قلعه ادینبورگ: تاریخچه ناگفته و اسرار پنهان

قلعه ادینبورگ و یک تاریخچه ناتمام
قلعه ادینبورگ، نماد سربلند اسکاتلند، بر فراز صخره ای آتشفشانی در قلب ادینبورگ قرار گرفته است. این دژ باستانی، یادآور هزاران سال تاریخ پرفرازونشیب، جنگ ها، پادشاهی ها و افسانه هایی است که هنوز هم اسرار ناگفته ای در دل خود پنهان دارد.
مقدمه: دروازه ای به قلب تاریخ اسکاتلند
قلعه ادینبورگ نه تنها یک سازه عظیم تاریخی، بلکه قلب تپنده ملت اسکاتلند است. این قلعه که به عنوان یک دژ مستحکم، اقامتگاه سلطنتی، زرادخانه، خزانه داری، زندان و حتی موزه عمل کرده است، بر فراز کسل راک قد برافراشته و مشرف به چشم اندازهای خیره کننده شهر است. اهمیت استراتژیک موقعیت آن بر کسی پوشیده نیست؛ صخره های شیب دار در سه جهت، آن را تقریباً تسخیرناپذیر کرده و تنها مسیر دسترسی آسان از سمت شرق، به دقت توسط مجموعه ای از دروازه ها و استحکامات دفاعی محافظت می شود. این قلعه بیش از ۱۱۰۰ سال تاریخ ثبت شده دارد و شاهد بیش از ۲۶ محاصره در طول تاریخ بوده است، که آن را به یکی از محاصره شده ترین مکان ها در بریتانیا و جهان تبدیل می کند.
آنچه تاریخچه قلعه ادینبورگ را ناتمام می سازد، تنها به حفاری های باستان شناسی مداوم یا کشف اسناد جدید محدود نمی شود؛ بلکه به ماهیت همواره در حال تغییر روایت های آن، افسانه های حل نشده و تأثیر عمیق و پایداری اشاره دارد که این بنا بر فرهنگ و هویت اسکاتلند گذاشته است. هر بازدیدکننده، هر محقق، و هر داستان سرا لایه ای جدید به این تاریخ اضافه می کند و آن را پویا و زنده نگه می دارد. در این مقاله به بررسی عمیق تاریخ، معماری شگفت انگیز، افسانه های مهیج و نکات کاربردی برای بازدید از این مکان بی نظیر خواهیم پرداخت تا شما را با جنبه های آشکار و پنهان این تاریخچه ناتمام آشنا کنیم.
کسل راک: پایه های یک تاریخچه باستانی
پیش از آنکه دیوارهای سنگی قلعه ادینبورگ بر فراز این صخره عظیم بنا شوند، کسل راک (Castle Rock) خود داستانی طولانی و باستانی داشت که به میلیون ها سال پیش بازمی گردد. این صخره تنها یک پایه برای قلعه نیست، بلکه خود بخشی جدایی ناپذیر از هویت تاریخی و زمین شناسی این مکان است.
ریشه های زمین شناسی
کسل راک، هسته یک آتشفشان خاموش است که حدود ۳۵۰ میلیون سال پیش، در دوره کربونیفرین تحتانی، فوران کرده است. ماگمای مذاب به درون شکاف های سنگ های رسوبی اطراف نفوذ کرده و پس از سرد شدن، سنگ بازالت بسیار سختی را تشکیل داده است. فرسایش های یخبندان بعدی، سنگ های نرم تر اطراف را از بین برد، اما این سنگ بازالت سخت تر مقاومت کرد و پدیده ای زمین شناختی به نام صخره و دنباله (crag and tail) را ایجاد کرد؛ صخره، بخش مقاوم آتشفشانی است و دنباله، تپه شیب دار سنگی به سمت شرق است که شهر قدیمی ادینبورگ و خیابان رویال مایل بر آن بنا شده اند. این شکل گیری طبیعی، یک موقعیت دفاعی بی نظیر را فراهم آورد؛ صخره هایی بلند و غیرقابل نفوذ در سه جهت جنوب، غرب و شمال، که قلعه را عملاً از هرگونه حمله آسان محافظت می کرد. با این حال، همین زمین شناسی چالش هایی نیز به همراه داشت؛ تأمین آب برای بخش های بالای قلعه همواره مشکل ساز بود و چاهی به عمق ۳۴ متر نیز غالباً در دوران محاصره یا خشکسالی خشک می شد.
اولین ساکنان و دژهای ابتدایی
شواهد باستان شناسی نشان می دهد که کسل راک از اواخر عصر برنز یا اوایل عصر آهن، یعنی حداقل از ۲۴۰۰ سال پیش، به طور مداوم محل سکونت انسان ها بوده است. در حالی که هنوز تحقیقات دقیق تری برای تعیین زمان دقیق اولین سکونت ها نیاز است، اما نقشه بطلمیوس در قرن دوم میلادی، به سکونتگاهی در قلمرو قبیله ووتادینی (Votadini) به نام آلاونا (Alauna) اشاره می کند که به معنای مکان صخره است و احتمالاً به کسل راک اشاره دارد. کشفیات باستان شناسی دهه ۱۹۹۰ شامل سفال ها، برنزها و سنجاق های رومی، حاکی از ارتباط تجاری بین ووتادینی ها و رومی ها از سال ۸۲ پس از میلاد است. این منطقه در طول قرون متمادی، پناهگاه و دژی برای اقوام مختلف از جمله بریتون ها، آنگل ها و اسکات ها بوده است، که هر یک لایه ای به تاریخ پیچیده این مکان افزوده اند.
قلعه دوشیزگان (Maidens’ Castle)
یکی از نام های باستانی و مرموز قلعه ادینبورگ، قلعه دوشیزگان (Castellum Puellarum) است که ریشه های آن در هاله ای از ابهام قرار دارد و به تاریخچه ناتمام آن می افزاید. این نام تا قرن شانزدهم میلادی به کرات در اسناد تاریخی ظاهر می شود، اما دلیل اصلی آن مشخص نیست. برخی افسانه ها این نام را به محلی برای نگهداری شاهزاده خانم های پکت ها نسبت می دهند، در حالی که برخی دیگر معتقدند این مکان دژی تسخیرناپذیر بوده و هرگز به دست مردان مهاجم نیفتاده است. نظریه ای دیگر، آن را به فرقه ای از نه دوشیزه یا راهبه هایی که در قلعه زندگی می کردند، مرتبط می داند. در حالی که این روایت ها بیشتر افسانه ای به نظر می رسند تا تاریخی، اما همین رمز و راز، به جذابیت قلعه ادینبورگ و حس کنجکاوی پیرامون گذشته آن می افزاید. این نام ها نشان می دهد که کسل راک نه تنها یک مکان نظامی، بلکه محلی با اهمیت فرهنگی و اسطوره ای برای ساکنان باستانی بوده است.
ظهور یک دژ سلطنتی: قلعه ادینبورگ در قرون وسطی
با ورود به دوران قرون وسطی، کسل راک از یک دژ باستانی صرف، به یک قلعه سلطنتی قدرتمند و نمادی از حاکمیت اسکاتلند تبدیل شد. این دوره، شاهد تحولات عظیم، جنگ های خونین و ظهور پادشاهان بزرگی بود که سرنوشت قلعه ادینبورگ را برای همیشه رقم زدند.
از مالکوم سوم تا دیوید اول
اولین اشاره های مستند به قلعه ای در ادینبورگ به قرن یازدهم بازمی گردد. جان فورن در روایت خود از مرگ شاه مالکوم سوم (۱۰۹۳-۱۰۳۱) می نویسد که بیوه او، مارگارت مقدس، در قلعه دوشیزگان اقامت داشته است. اگرچه این روایت دیرتر نوشته شده است، اما نشان می دهد که قلعه ادینبورگ در آن زمان به عنوان یک اقامتگاه سلطنتی مهم شناخته شده بود. پسر مالکوم، شاه دیوید اول (۱۱۵۳-۱۱۲۴)، نقش حیاتی در توسعه و تقویت قلعه ایفا کرد. او ادینبورگ را به عنوان مرکز اصلی قدرت سلطنتی خود قرار داد و اصلاحات اداری گسترده ای را که به انقلاب دیویدین شهرت یافت، از همین نقطه آغاز کرد. در این دوره، قلعه شاهد ساخت اولین بناهای سنگی بود که از آن جمله می توان به کلیسای سنت مارگارت، قدیمی ترین بنای موجود در ادینبورگ، اشاره کرد. این کلیسای کوچک و زیبا، به یاد مادر دیوید، ملکه مارگارت، که در سال ۱۰۹۳ در همین قلعه درگذشت، بنا شد و تا به امروز پابرجا مانده است. فعالیت های دیوید اول، قلعه ادینبورگ را از یک دژ ساده به یک مرکز حکومتی و نظامی مهم تبدیل کرد که نقش کلیدی در تاریخ اسکاتلند ایفا می کرد.
جنگ های استقلال اسکاتلند
قرون سیزدهم و چهاردهم، دوران پر تلاطم جنگ های استقلال اسکاتلند بود که قلعه ادینبورگ در کانون بسیاری از درگیری ها قرار داشت. در سال ۱۲۹۶، ادوارد اول، پادشاه انگلستان، اسکاتلند را مورد تهاجم قرار داد و پس از یک بمباران سه روزه، قلعه ادینبورگ را به تصرف خود درآورد. او بسیاری از اسناد دولتی و گنجینه های سلطنتی اسکاتلند را از قلعه خارج و به انگلستان منتقل کرد. این اشغال، سرآغازی بر دوره ای طولانی از نبردها و محاصره ها برای بازپس گیری قلعه بود.
معروف ترین بازپس گیری در ۱۴ مارس ۱۳۱۴، توسط توماس راندولف، اولین ارل مورای و خواهرزاده رابرت بروس، در یک حمله شبانه غافلگیرانه انجام شد. سی نفر از زبده ترین جنگجویان اسکاتلندی، با راهنمایی ویلیام فرانسیس، یکی از افراد خودی قلعه، از صخره های شمالی بالا رفتند و نگهبانان را غافلگیر کردند. این حمله جسورانه، قلعه را به دست اسکاتلندی ها بازگرداند. رابرت بروس بلافاصله دستور تخریب عمدی استحکامات قلعه را صادر کرد تا از اشغال مجدد آن توسط انگلیسی ها جلوگیری کند. این تاکتیک، چهار ماه بعد، به پیروزی قاطع ارتش اسکاتلند در نبرد بانوکبرن (Bannockburn) منجر شد. اما قلعه بار دیگر در سال ۱۳۳۵ توسط ادوارد سوم انگلیسی اشغال و تقویت شد، تا اینکه در سال ۱۳۴۱، ویلیام داگلاس با ترفندی هوشمندانه و با لباس مبدل تاجران، قلعه را دوباره به دست آورد. این رویدادها، ماهیت ناتمام تاریخ قلعه را نشان می دهد؛ هر پیروزی، مقدمه ای بر یک مبارزه جدید بود و دیوارهای قلعه بارها ویران و بازسازی شدند و لایه هایی از داستان های شکست و پیروزی را بر خود نهادند.
برج دیوید و دوره پادشاهان استوارت
پس از پایان جنگ های استقلال با معاهده بریک در سال ۱۳۵۷، شاه دیوید دوم به بازسازی قلعه ادینبورگ پرداخت و آن را به مرکز اصلی حکومت خود تبدیل کرد. ساخت برج دیوید (David’s Tower) در حدود سال ۱۳۶۷ آغاز شد، اما پیش از اتمام آن در سال ۱۳۷۱، دیوید دوم در همین قلعه درگذشت و کار توسط جانشین او، رابرت دوم، به پایان رسید. این برج که در محل باتری هاف مون (Half Moon Battery) امروزی قرار داشت، از نظر اندازه و استحکام بسیار چشمگیر بود و نقش مهمی در دفاع از قلعه ایفا می کرد.
دوران پادشاهان استوارت، با گسترش قلعه و استفاده از آن به عنوان اقامتگاه سلطنتی و زرادخانه همراه بود. اما این دوره نیز شاهد حوادث تاریک و دراماتیکی بود که برج دیوید را به کانون خود تبدیل کرد. یکی از این وقایع غم انگیز، شام سیاه (Black Dinner) در نوامبر ۱۴۴۰ است. ویلیام کرایتون، نگهبان قلعه، با هدف تضعیف قدرت خانواده قدرتمند داگلاس، ویلیام داگلاس ۱۶ ساله و برادر کوچکترش دیوید را به قلعه فراخواند. پس از صرف شام، این دو برادر به اتهامات ساختگی، در حضور پادشاه ۱۰ ساله، جیمز دوم، اعدام شدند. این حادثه، نه تنها لکه ننگی بر تاریخ قلعه گذاشت، بلکه به شورش حامیان داگلاس و محاصره ای دیگر منجر شد که آسیب هایی به قلعه وارد آورد. این وقایع نشان می دهد که قلعه ادینبورگ، مکانی برای جشن ها و پیروزی ها، و همچنین صحنه ای برای دسیسه ها، خیانت ها و اعدام ها بوده است و همین تضادها، به تاریخچه ناتمام و پیچیده آن عمق می بخشد.
معماری رازآلود: ویژگی های برجسته قلعه
معماری قلعه ادینبورگ، تبلور قرن ها تغییر، نبرد و بازسازی است. هر بخش از این قلعه، داستانی برای گفتن دارد و بازتابی از دوران مختلفی است که بر آن گذشته است. از کلیساهای باستانی تا استحکامات نظامی مدرن تر، قلعه مجموعه ای از سبک ها و عملکردهای گوناگون را به نمایش می گذارد.
کلیسای سنت مارگارت
در مرتفع ترین بخش قلعه، کلیسای سنت مارگارت قرار دارد که نه تنها قدیمی ترین بنای قلعه، بلکه قدیمی ترین ساختمان باقی مانده در کل شهر ادینبورگ است. این کلیسای کوچک رومانسک، در اوایل قرن دوازدهم توسط شاه دیوید اول به یاد مادرش، ملکه مارگارت، که در سال ۱۰۹۳ در همین قلعه درگذشت، ساخته شد. ملکه مارگارت به دلیل نیکوکاری و ایمان عمیقش بعدها به عنوان قدیسه شناخته شد. جالب اینجاست که این کلیسا از تخریب عمدی قلعه توسط رابرت بروس در سال ۱۳۱۴ جان سالم به در برد و حتی برای مدتی در قرن شانزدهم به عنوان انبار باروت استفاده می شد. کشف مجدد آن در سال ۱۸۴۵ و بازسازی های بعدی، این گوهر معماری را برای نسل های آینده حفظ کرده است. سنت مارگارت امروزه نیز برای مراسم مذهبی و حتی عروسی ها مورد استفاده قرار می گیرد، گویی که پیوندی ابدی میان گذشته و حال برقرار می کند.
کاخ سلطنتی و میدان کراون
میدان کراون (Crown Square) یا محوطه کاخ، صحن اصلی قلعه است که در قرن پانزدهم، در دوران حکومت شاه جیمز سوم، بر روی طاق های سنگی عظیمی که در دهه ۱۴۳۰ ساخته شده بودند، شکل گرفت. این طاق ها تا قرن نوزدهم به عنوان زندان دولتی مورد استفاده قرار می گرفتند. کاخ سلطنتی در سمت شرقی این میدان، اقامتگاه پادشاهان استوارت بود. این بنا در اواسط قرن پانزدهم آغاز شد و در سال ۱۶۱۷ برای بازدید جیمز ششم، که پادشاه انگلستان نیز شده بود، به طور گسترده بازسازی شد و آپارتمان های دولتی برای شاه و ملکه در آن ساخته شد. در طبقه همکف، تالار لاخ (Laich Hall) که اکنون اتاق ناهارخوری شاه نامیده می شود، و اتاق کوچکی به نام اتاق تولد یا اتاق ماری قرار دارد؛ جایی که جیمز ششم در ۱۹ ژوئن ۱۵۶۶ از ماری، ملکه اسکاتلند، متولد شد. سقف نقاشی شده و تزئینات دیگر این اتاق به سال ۱۶۱۷ بازمی گردد. در طبقه اول نیز اتاق طاق دار تاج (Crown Room) قرار دارد که برای نگهداری جواهرات سلطنتی اسکاتلند ساخته شده است.
جواهرات سلطنتی اسکاتلند (Honours of Scotland)
تاج جواهرات سلطنتی اسکاتلند، معروف به افتخارات اسکاتلند (Honours of Scotland)، یکی از قدیمی ترین مجموعه های جواهرات سلطنتی در اروپا و نمادی قدرتمند از حاکمیت و استقلال این ملت است. این مجموعه شامل تاج، عصای سلطنتی و شمشیر دولتی می شود. تاج کنونی در سال ۱۵۴۰ برای جیمز پنجم ساخته شد و مزین به طلا، یاقوت، مروارید و زمرد است. شمشیر دولتی نیز در سال ۱۵۰۷ توسط پاپ الکساندر ششم به جیمز چهارم اهدا شد. این گنجینه های ارزشمند، در دوران اتحاد اسکاتلند و انگلستان در سال ۱۷۰۷، در اتاقی مهر و موم شده در قلعه پنهان شدند و به مدت بیش از یک قرن فراموش گشتند. سر والتر اسکات، نویسنده مشهور اسکاتلندی، در سال ۱۸۱۸ مجوز جستجو در قلعه را دریافت کرد و با گشودن اتاق مهر و موم شده، این جواهرات را دوباره کشف کرد. امروزه، این افتخارات در اتاق تاج در معرض دید عموم قرار دارند و روایتگر داستانی از پایداری و هویت ملی اسکاتلند هستند.
سنگ سرنوشت (Stone of Scone)
در کنار جواهرات سلطنتی، سنگ سرنوشت (Stone of Scone) نیز در اتاق تاج نگهداری می شود. این سنگ باستانی، که بر روی آن پادشاهان اسکاتلند و سپس بریتانیا تاج گذاری می کردند، مملو از افسانه ها و اهمیت تاریخی است. گفته می شود این سنگ همان سنگی است که یعقوب نبی در کتاب مقدس از آن به عنوان متکای خود استفاده کرد و سپس از سرزمین های مقدس به اسکاتلند آورده شد. روایت های تاریخی تر نشان می دهد که این سنگ برای قرن ها در صومعه اسکون (Scone Abbey) نگهداری می شد و نماد مشروعیت پادشاهی اسکاتلند بود. در سال ۱۲۹۶، ادوارد اول، پادشاه انگلستان، آن را به عنوان غنیمت جنگی به وست مینستر ابی لندن منتقل کرد و پادشاهان انگلستان و سپس بریتانیا بر روی آن تاج گذاری کردند. این سنگ پس از ۷۰۰ سال، در سال ۱۹۹۶ در یک حرکت نمادین و احساسی، به اسکاتلند بازگردانده شد و اکنون در قلعه ادینبورگ، در کنار افتخارات اسکاتلند، نمادی از استقلال و تاریخ دیرینه این سرزمین است. این بازگشت، خود بخشی از تاریخچه ناتمام قلعه است که نشان می دهد گذشته هرگز واقعاً تمام نمی شود.
توپ مونز مگ (Mons Meg)
یکی از چشمگیرترین جاذبه های قلعه ادینبورگ، توپ عظیم الجثه مونز مگ (Mons Meg) است. این توپ محاصره ای قرن پانزدهمی، در سال ۱۴۴۹ در فلاندرز (بلژیک امروزی) به دستور فیلیپ سوم، دوک بورگوندی، ساخته شد و در سال ۱۴۵۷ به عنوان هدیه ای به شاه جیمز دوم اسکاتلند اهدا گردید. مونز مگ با وزنی حدود ۵.۹ تن، در زمان خود یکی از پیشرفته ترین و قدرتمندترین سلاح های محاصره ای اروپا به شمار می رفت. این توپ برای اهداف تشریفاتی و همچنین در محاصره های واقعی، از جمله در سال ۱۵۵۸ برای جشن ازدواج ماری، ملکه اسکاتلند، به شلیک می پرداخت. یک واقعه برجسته در تاریخ این توپ، ترکیدن لوله اش در سال ۱۶۸۱ در هنگام شلیک به افتخار ورود دوک آلبانی (جیمز هفتم آینده) به ادینبورگ بود. امروزه، مونز مگ با ارابه ای بازسازی شده در یک تراس در مقابل کلیسای سنت مارگارت به نمایش گذاشته شده است و یکی از نمادهای قدرت نظامی قلعه در طول تاریخ است.
باروها و دفاعیات
قلعه ادینبورگ، به عنوان یک دژ نظامی، دارای سیستم دفاعی پیچیده ای از باروها، برج ها و دروازه هاست که در طول قرن ها توسعه یافته اند. باتری هاف مون (Half Moon Battery) که در سمت شرق قلعه قرار دارد، یکی از برجسته ترین ویژگی های دفاعی است. این باتری عظیم، بین سال های ۱۵۷۳ تا ۱۵۸۸، پس از محاصره لانگ سیج (Lang Siege) که بخش های زیادی از قلعه را ویران کرد، توسط ریجنت مورتون ساخته شد. این باتری بر روی بقایای برج دیوید که در آن محاصره ویران شده بود، بنا شد و حتی امروزه می توان بقایای دو طبقه از برج دیوید را در زیر و پشت دیوارهای هاف مون مشاهده کرد. دروازه پورتکولیس (Portcullis Gate) و برج آرگیل (Argyle Tower) نیز بخش های مهمی از دفاعیات قلعه هستند. این دروازه که پس از محاصره لانگ سیج بازسازی شد، ورودی اصلی قلعه را محافظت می کند. باتری های آرگیل و میلز مونت (Mills Mount Battery) که توپ ساعت یک در آن قرار دارد، مشرف به پرنسس استریت هستند و از دیگر استحکامات مهم قلعه به شمار می روند. این ساختارهای دفاعی نه تنها از قلعه محافظت می کردند، بلکه نمادی از قدرت و نفوذ پادشاهان اسکاتلند بودند.
حکایت های فراطبیعی: قلعه تسخیر شده ادینبورگ
قلعه ادینبورگ فراتر از سنگ و سیمان، خانه ای برای هزاران داستان است؛ داستان هایی از پادشاهان، جنگجویان، زندانیان و ارواحی که گفته می شود هنوز در راهروها و دیوارهای آن پرسه می زنند. شهرت این قلعه به عنوان یکی از تسخیرشده ترین مکان های بریتانیا، به تاریخچه ناتمام آن ابعادی مرموز و جذاب می بخشد.
شهرت قلعه به عنوان مکانی تسخیر شده
چرا قلعه ادینبورگ تا این حد با داستان های ارواح و پدیده های ماوراءالطبیعه گره خورده است؟ پاسخ شاید در تاریخ خونین و پر تلاطم آن نهفته باشد. صدها سال جنگ، محاصره، خیانت، مرگ و حبس در این مکان، انرژی های تاریکی را بر جای گذاشته که در افسانه ها و روایت های محلی، خود را نشان می دهند. موقعیت قلعه بر فراز صخره ای آتشفشانی، همراه با زندان های تاریک، گورستان سگ های نظامی، و برج هایی که شاهد اعدام ها بوده اند، بستری ایده آل برای شکل گیری این داستان ها فراهم کرده است. بسیاری از بازدیدکنندگان، نگهبانان و حتی محققان پدیده های ماوراءالطبیعه، شهادت هایی درباره تجربه های عجیب و غریب خود در این قلعه ارائه داده اند، که هر یک به این تاریخچه ناتمام، لایه ای از رمز و راز می افزاید.
روح ملکه ماری استوارت
یکی از مشهورترین ارواح قلعه ادینبورگ، روح ملکه ماری استوارت است. ماری، ملکه کاریزماتیک و در عین حال بدشانس اسکاتلند، در قلعه ادینبورگ فرزندش جیمز ششم را به دنیا آورد، اما دوران سلطنتش با دسیسه ها و تراژدی به پایان رسید. او بعدها به انگلستان گریخت و در نهایت به دستور ملکه الیزابت اول اعدام شد. افسانه ها حاکی از آن است که روح غمگین او هنوز در راهروهای کاخ سلطنتی و اتاق تولد فرزندش پرسه می زند. بازدیدکنندگان و کارکنان قلعه، بارها از دیدن شبح یک زن با لباس های سلطنتی یا شنیدن صدای گریه و ناله او گزارش داده اند. سرنوشت غم انیز ماری، با دیوارهای این قلعه آمیخته شده و حضور او به عنوان یک روح سرگردان، یکی از جذاب ترین بخش های تاریخچه ناتمام قلعه است.
سربازان گمشده و صداهای مرموز
داستان ها و شهادت های بسیاری از حضور ارواح سربازان گمشده در قلعه ادینبورگ حکایت دارند. با توجه به اینکه قلعه قرن ها به عنوان یک دژ نظامی و محل نبردهای خونین استفاده می شده، جای تعجب نیست که گفته می شود ارواح سربازان و جنگجویان، چه اسکاتلندی و چه انگلیسی، هنوز در آنجا حضور دارند. صداهای عجیب و غریب مانند صدای قدم های سنگین، زمزمه ها، شمشیرکشی ها و حتی بوی باروت، توسط بسیاری از بازدیدکنندگان و نگهبانان گزارش شده است. یکی از مشهورترین ارواح، شبح یک نوازنده نی (Piper) است که گفته می شود قرن ها پیش در تونل های زیر قلعه ناپدید شده و هنوز صدای نی اش در شب های آرام شنیده می شود. این صداها و دیدارهای ناگهانی، قلعه ادینبورگ را به مکانی ایده آل برای علاقه مندان به پدیده های ماوراءالطبیعه تبدیل کرده است.
تونل های زیرزمینی و اسرار پنهان
در زیر قلعه ادینبورگ، شبکه ای از تونل های زیرزمینی وجود دارد که خود، منبعی بی پایان از افسانه ها و اسرار هستند و بخش دیگری از تاریخچه ناتمام آن را تشکیل می دهند. اگرچه بسیاری از این تونل ها به دلایل امنیتی یا تخریب های تاریخی بسته شده اند، اما گمانه زنی ها درباره کاربردهای آن ها فراوان است. برخی معتقدند این تونل ها به عنوان مسیرهای فرار اضطراری، انبارهای مخفی، یا حتی زندان های زیرزمینی مورد استفاده قرار می گرفته اند. افسانه ای مشهور می گوید که یکی از این تونل ها، قلعه را به کاخ هالیروود در پایین خیابان رویال مایل متصل می کرده است. ماجرای نوازنده نی که گفته می شود وارد این تونل شده و هرگز بازنگشته، به این اسرار عمق بیشتری می بخشد. این تونل ها، نمادی از گذشته ای پنهان و نادیده مانده هستند که شاید هرگز به طور کامل کشف نشوند و همین ناتمامی، به جذابیت قلعه می افزاید.
ناتمام های تاریخ: حوادث و دوره های کمتر گفته شده
بخش هایی از تاریخ قلعه ادینبورگ، با وجود اهمیت فراوان، کمتر از دیگر رویدادها مورد توجه قرار گرفته اند. این دوره ها و حوادث، به ویژه محاصره های طولانی و نقش قلعه به عنوان زندان، لایه های عمیق تر و بعضاً تاریک تری از تاریخچه ناتمام آن را آشکار می کنند.
محاصره های طولانی و ویرانی ها
قلعه ادینبورگ به واسطه موقعیت استراتژیکش، بارها هدف محاصره قرار گرفته است. پژوهش های انجام شده در سال ۲۰۱۴ نشان می دهد که قلعه در طول تاریخ ۱۱۰۰ ساله اش، ۲۶ بار محاصره شده است، که این رقم آن را به یکی از محاصره شده ترین مکان ها در جهان تبدیل می کند. یکی از مخرب ترین و طولانی ترین این محاصره ها، لانگ سیج (Lang Siege) بود که بین سال های ۱۵۷۱ تا ۱۵۷۳ به وقوع پیوست. در این زمان، حامیان ماری، ملکه اسکاتلند، به رهبری سر ویلیام کرکالدی گرانج، قلعه را در برابر نیروهای پادشاهی نوزاد، جیمز ششم، و ریجنت مورتون حفظ کردند. این محاصره با بمباران های شدید توپخانه، از جمله توسط نیروهای انگلیسی به فرماندهی سر ویلیام دروری که با ۲۷ توپ به کمک ریجنت آمدند، همراه بود. دیوارهای جنوبی برج دیوید و برج کانیستابل (Constable’s Tower) در اثر این بمباران ها ویران شدند و ورودی قلعه و حتی چاه آب آن مسدود گردید. گرانج، با وجود کمبود آب و مهمات، مقاومت سرسختانه ای از خود نشان داد، اما در نهایت مجبور به تسلیم شد. این محاصره، قلعه را به ویرانه ای تبدیل کرد و نیاز به بازسازی گسترده ای داشت که بسیاری از بناهای قرون وسطایی را برای همیشه تغییر داد. همین تخریب ها و بازسازی ها، قلعه را به یک معمای تاریخی تبدیل کرده است که در آن لایه های مختلف زمان به هم آمیخته اند.
نقش قلعه در شورش های یعقوبی (Jacobite Risings)
در قرن هجدهم، قلعه ادینبورگ نقش مهمی در شورش های یعقوبی (Jacobite Risings) ایفا کرد. این شورش ها با هدف بازگرداندن خاندان استوارت به تاج و تخت بریتانیا صورت گرفت. در شورش اول یعقوبی در سال ۱۷۱۵، گروهی از یعقوبی های هایلند، به رهبری لرد دراموند، تلاش کردند با نردبان از دیوارهای قلعه بالا بروند و آن را تصرف کنند، اما این تلاش با هوشیاری نگهبانان ناکام ماند. قلعه، به عنوان یک پایگاه استراتژیک برای نیروهای دولتی، همواره هدف اصلی یعقوبی ها بود. در شورش دوم یعقوبی در سال ۱۷۴۵، بونی پرنس چارلی (Charles Edward Stuart) شهر ادینبورگ را بدون مقاومت تصرف کرد، اما قلعه در دست ژنرال جرج پرستون باقی ماند که از تسلیم شدن خودداری کرد. یعقوبی ها تلاش کردند قلعه را محاصره کنند، اما پرستون با بمباران مواضع آن ها در شهر، به این اقدام پاسخ داد و پس از تخریب چندین ساختمان و کشته شدن چهار نفر، چارلی مجبور به لغو محاصره شد. این نبردها نشان می دهد که قلعه، حتی در دوره های بعدی تاریخ اسکاتلند، همچنان نقشی حیاتی در حفظ قدرت و مقاومت ملی ایفا کرده است.
قلعه به عنوان زندان
از قرن هجدهم به بعد، قلعه ادینبورگ به طور فزاینده ای به عنوان یک زندان مهم مورد استفاده قرار گرفت، به ویژه برای نگهداری اسیران جنگی. طاق های زیرین میدان کراون که در قرن پانزدهم برای ایجاد سطح صاف میدان ساخته شده بودند، تا قرن نوزدهم به عنوان زندان دولتی استفاده می شدند. در طول جنگ های هفت ساله (۱۷۶۳-۱۷۵۶)، جنگ استقلال آمریکا (۱۷۸۳-۱۷۷۵) و جنگ های ناپلئونی (۱۸۱۵-۱۸۰۳)، صدها اسیر جنگی از ملیت های مختلف در این قلعه نگهداری می شدند. شرایط نگهداری اسیران اغلب بسیار سخت بود و گزارش ها از فرارهای جسورانه نیز حکایت دارند، از جمله فرار ۴۹ اسیر جنگی از طریق سوراخی در دیوار جنوبی در سال ۱۸۱۱. این رویداد، مقامات را متقاعد کرد که طاق های قلعه دیگر برای زندان مناسب نیستند و این کاربرد در سال ۱۸۱۴ متوقف شد. علاوه بر اسیران جنگی، چهره های برجسته سیاسی نیز در قلعه زندانی شده اند، از جمله مارکیز آرگیل در سال ۱۶۶۱ و پسرش، نهمین ارل آرگیل، در سال ۱۶۸۱. این دوران تاریک، جنبه دیگری از تاریخچه ناتمام قلعه را آشکار می کند که در آن، دیوارهای سنگی شاهد رنج و امید زندانیان بی شماری بوده اند.
قلعه ادینبورگ امروز: پلی بین گذشته و حال
قلعه ادینبورگ، با گذار از قرن ها تاریخ پر تلاطم، امروزه نه تنها یک بنای باستانی، بلکه یک مرکز زنده فرهنگی و گردشگری است که همچنان نقش های نظامی و تشریفاتی خود را حفظ کرده است. این قلعه پلی مستحکم میان گذشته پرافتخار و حال پویای اسکاتلند برقرار می کند.
یک جاذبه گردشگری جهانی
قلعه ادینبورگ، با تاریخی غنی و معماری باشکوه، به پربازدیدترین جاذبه گردشگری پولی در اسکاتلند و دومین جاذبه پولی پربازدید در بریتانیا تبدیل شده است. سالانه بیش از ۲.۲ میلیون بازدیدکننده از سراسر جهان به این قلعه می آیند تا در راهروهای تاریخی آن قدم بزنند و با داستان هایش آشنا شوند. سازمان هیستوریک انویرونمنت اسکاتلند (Historic Environment Scotland) مسئولیت مدیریت، نگهداری و حفاظت از این سایت را بر عهده دارد و در عین حال آن را به یک مقصد گردشگری موفق تبدیل کرده است. این سازمان امکانات رفاهی متعددی از جمله کافه ها، رستوران ها، فروشگاه ها و نمایشگاه های تاریخی را برای بازدیدکنندگان فراهم می کند. مرکز آموزشی واقع در ساختمان ملکه آن (Queen Anne Building)، با برگزاری رویدادها و استفاده از بازیگران با لباس های تاریخی و سلاح های دوره ای، تجربه ای زنده و ملموس از تاریخ را برای مدارس و گروه های آموزشی ارائه می دهد. این رویکرد مدرن، قلعه را از یک موزه ساکت به یک فضای تعاملی و جذاب تبدیل کرده است.
نقش نظامی و تشریفاتی
با وجود اینکه اداره مستقیم قلعه توسط وزارت جنگ در سال ۱۹۰۵ پایان یافت و نیروهای ارتش در سال ۱۹۲۳ به پادگان های جدید منتقل شدند، قلعه ادینبورگ همچنان ارتباط قوی خود را با ارتش حفظ کرده است. این قلعه یکی از معدود قلعه های باستانی در بریتانیاست که هنوز دارای یک پادگان نظامی است، اگرچه نقش آن عمدتاً تشریفاتی و اداری است. وظایف عمومی پادگان شامل نگهبانی از جواهرات سلطنتی اسکاتلند و حضور نگهبانان مسلح در دروازه ورودی در ساعات غیربازدید است. مقام فرماندار قلعه ادینبورگ نیز به یک عنوان افتخاری تبدیل شده است. پادگان های جدید، امروزه دفتر مرکزی هنگ سلطنتی اسکاتلند و هنگ سلطنتی دراگون گاردز اسکاتلند را در خود جای داده اند و موزه های نظامی این هنگ ها نیز در قلعه قرار دارند. این حضور نظامی، به قلعه جلوه ای از اقتدار و احترام می بخشد و یادآور نقش دیرین آن به عنوان یک دژ مستحکم است.
فستیوال نظامی ادینبورگ (Royal Edinburgh Military Tattoo)
یکی از مشهورترین رویدادهای سالانه که قلعه ادینبورگ را به صحنه جهانی تبدیل می کند، فستیوال نظامی ادینبورگ (Royal Edinburgh Military Tattoo) است. این رویداد که هر ساله در ماه آگوست در میدان اسپلَناد (Esplanade) جلوی قلعه برگزار می شود، مجموعه ای از نمایش های نظامی، موسیقی، رقص و آتش بازی است. هسته اصلی هر اجرا، رژه ارکستر بزرگ نی انبان و طبل هنگ های اسکاتلندی است، اما از زمان آغاز به کار در سال ۱۹۵۰، این فستیوال تکامل یافته و شامل گروه های نمایشی متنوعی از سراسر جهان می شود. اوج شب، تک نوازی نی انبان نواز تنها بر روی باروهای قلعه است که پیبروخ (pibroch) را به یاد رفقای کشته شده می نوازد، و سپس گروه های بزرگ موسیقی با هم در یک ملودی از آهنگ های سنتی اسکاتلندی می نوازند. این فستیوال سالانه حدود ۲۱۷,۰۰۰ نفر بازدیدکننده را به خود جذب می کند و در حدود ۳۰ کشور برای ۱۰۰ میلیون بیننده تلویزیونی پخش می شود، که قلعه ادینبورگ را به نمادی جهانی از اسکاتلند تبدیل کرده است.
توپ ساعت یک (One O’Clock Gun)
توپ ساعت یک، یک سنت دیرینه و جذاب در قلعه ادینبورگ است که هر روز، به جز یکشنبه ها، جمعه نیک و روز کریسمس، دقیقاً رأس ساعت یک بعد از ظهر شلیک می شود. این توپ زمان در سال ۱۸۶۱ به عنوان یک سیگنال زمانی برای کشتی ها در بندر لیث (Leith) و رودخانه فورث (Firth of Forth)، در فاصله ۳ کیلومتری قلعه، ایجاد شد. این توپ مکمل کره زمان (Time Ball) بود که در سال ۱۸۵۲ بر روی یادبود نلسون (Nelson Monument) نصب شده بود، اما در هوای مه آلود به عنوان سیگنال بصری بی فایده بود. اگرچه امروز این توپ دیگر برای هدف اصلی خود ضروری نیست، اما مراسم شلیک آن به یک جاذبه توریستی محبوب تبدیل شده است. این توپ اکنون از باتری میلز مونت (Mill’s Mount Battery) در سمت شمالی قلعه شلیک می شود و افسر توپچی منطقه ای، این سنت را ادامه می دهد. در طول تاریخ، این توپ تنها یک بار در جنگ استفاده شد؛ در تاریخ ۲ آوریل ۱۹۱۶، در یک حمله هوایی، به سمت یک زپلین آلمانی شلیک شد، هرچند بیهوده.
گشت و گذار در اطراف قلعه: تجربه ای کامل در ادینبورگ
بازدید از قلعه ادینبورگ، تنها بخشی از تجربه ای غنی است که شهر ادینبورگ به شما ارائه می دهد. این قلعه در قلب شهر قرار گرفته و اطراف آن مملو از جاذبه های تاریخی، فرهنگی و طبیعی است که سفر شما را تکمیل می کند.
خیابان رویال مایل (Royal Mile)
خیابان رویال مایل (Royal Mile)، شریان اصلی و تاریخی شهر قدیمی ادینبورگ است که قلعه ادینبورگ را به کاخ هالیروود (Holyroodhouse Palace) متصل می کند. این خیابان سنگفرش شده، قلب تپنده شهر است و مملو از مغازه های سوغاتی فروشی، کافه ها، رستوران های سنتی، موزه ها و ساختمان های تاریخی است. قدم زدن در این خیابان، به خودی خود تجربه ای جذاب و پر از کشف است. در طول مسیر می توانید از کلیسای جامع سنت جیلز (St Giles’ Cathedral)، کیرکِ خانه (The Hub)، و بسیاری از کوچه های باریک و قدیمی (closes) دیدن کنید که هر یک داستانی از گذشته را روایت می کنند. این خیابان به شما اجازه می دهد تا حس و حال تاریخی ادینبورگ را به طور کامل لمس کنید و از نزدیک با فرهنگ اسکاتلند آشنا شوید.
کاخ هالیروود (Holyroodhouse Palace)
در انتهای شرقی خیابان رویال مایل، کاخ هالیروود قرار دارد که اقامتگاه رسمی پادشاه یا ملکه بریتانیا در اسکاتلند است. این کاخ تاریخی، ارتباط نزدیکی با قلعه ادینبورگ دارد و به ویژه با داستان زندگی ماری، ملکه اسکاتلند، گره خورده است. ماری استوارت، بیشتر دوران سلطنت پر تلاطم خود را در این کاخ گذراند. از بخش های مهم کاخ می توان به اتاق های تاریخی، آپارتمان های دولتی، اتاق خواب ماری ملکه اسکاتلند و گالری پادشاهان اشاره کرد که پرتره های پادشاهان اسکاتلند را به نمایش می گذارد. باغ های وسیع و زیبای کاخ نیز مکانی دلپذیر برای قدم زدن و لذت بردن از طبیعت است. بازدید از این کاخ، تکمیل کننده درک شما از تاریخ سلطنتی اسکاتلند و زندگی پادشاهانی است که زمانی در این سرزمین حکمرانی می کردند.
آرتورز سیت (Arthur’s Seat)
درست در مجاورت کاخ هالیروود، تپه آتشفشانی آرتورز سیت (Arthur’s Seat) با ارتفاع ۲۵۱ متر از سطح دریا، خودنمایی می کند. این تپه، بخشی از پارک هولیروود (Holyrood Park) است و بهترین نقطه برای تماشای چشم انداز پانورامیک خیره کننده از شهر ادینبورگ و اطراف آن محسوب می شود. صعود به قله آرتورز سیت، که حدود یک ساعت زمان می برد، تجربه ای دلچسب برای علاقه مندان به طبیعت گردی و پیاده روی است. افسانه های محلی این تپه را به پادشاه آرتور و قلعه افسانه ای کملوت (Camelot) مرتبط می دانند که لایه ای از رمز و راز به جذابیت آن می افزاید. از بالای آرتورز سیت، می توان عظمت قلعه ادینبورگ، وسعت شهر و زیبایی های طبیعی اسکاتلند را به خوبی مشاهده کرد و از هوای تازه و مناظر بی نظیر لذت برد.
موزه ملی اسکاتلند (National Museum of Scotland)
برای تکمیل تجربه تاریخی خود از اسکاتلند، بازدید از موزه ملی اسکاتلند در نزدیکی قلعه ادینبورگ، به شدت توصیه می شود. این موزه، مجموعه ای عظیم از آثار باستانی، تاریخی، فرهنگی و طبیعی اسکاتلند را از دوران ماقبل تاریخ تا به امروز در خود جای داده است. از مومیایی های مصری تا اشیاء و ابزارهای وایکینگ ها، و از تاریخ طبیعی اسکاتلند تا دستاوردهای علمی و صنعتی، این موزه اطلاعات جامعی را درباره این کشور ارائه می دهد. بخش های مرتبط با تاریخ اسکاتلند، از جمله دوران پادشاهان و جنگ ها، به شما کمک می کند تا با آنچه در قلعه ادینبورگ مشاهده کرده اید، ارتباط عمیق تری برقرار کنید و پازل تاریخ را کامل تر کنید. بازدید از این موزه، مکمل اطلاعاتی است که در قلعه به دست می آورید و درک شما را از هویت و میراث اسکاتلند غنی تر می سازد.
نکات کاربردی برای یک بازدید بی نظیر
بازدید از قلعه ادینبورگ می تواند تجربه ای فراموش نشدنی باشد، به شرط آنکه با برنامه ریزی مناسب و رعایت نکات کلیدی صورت گیرد. این قلعه، با وسعت و جزئیات فراوانش، نیاز به زمان و انرژی کافی دارد تا بتوانید از تمام ابعاد تاریخچه ناتمام آن لذت ببرید.
بهترین زمان بازدید
فصل های بهار و تابستان (ماه های می تا سپتامبر)، بهترین زمان برای بازدید از قلعه ادینبورگ از نظر آب وهوا هستند. هوا دلپذیرتر است و طبیعت اطراف سرسبزی و طراوت خاصی دارد. با این حال، این زمان ها اوج فصل گردشگری نیز محسوب می شوند و قلعه بسیار شلوغ خواهد بود. اگر می خواهید از شلوغی جمعیت اجتناب کنید، بازدید در اوایل صبح (همین که قلعه باز می شود) یا اواخر بعدازظهر (چند ساعت قبل از بسته شدن) توصیه می شود. همچنین، بازدید در فصول پاییز و زمستان، با وجود هوای سردتر و احتمال بارندگی، می تواند تجربه ای جادویی و آرام تر را فراهم کند؛ در این زمان، فضای قلعه حس و حال خاصی پیدا می کند و منظره شهر از بالای آن، با مه و فضای رمزآلود، بسیار تماشایی است. فستیوال نظامی ادینبورگ در ماه آگوست، یکی از شلوغ ترین زمان هاست که اگر به دنبال شرکت در این رویداد هستید، باید از ماه ها قبل برنامه ریزی کنید.
خرید بلیت
به دلیل محبوبیت فوق العاده قلعه ادینبورگ، توصیه اکید می شود که بلیت های خود را به صورت آنلاین و از قبل خریداری کنید. این کار نه تنها به شما کمک می کند تا از ایستادن در صف های طولانی و خسته کننده پرهیز کنید، بلکه اغلب با خرید آنلاین می توانید از تخفیف های احتمالی نیز بهره مند شوید. وب سایت رسمی Historic Environment Scotland بهترین مکان برای تهیه بلیت است. بلیت ها معمولاً برای یک بازه زمانی مشخص رزرو می شوند، بنابراین زمان ورود خود را با دقت انتخاب کنید و کمی زودتر از موعد به قلعه برسید.
وسایل ضروری
برای یک بازدید راحت و لذت بخش از قلعه، به نکات زیر توجه کنید:
- کفش راحت: قلعه دارای مسیرهای سنگی، سربالایی ها و پله های زیادی است. کفش های راحت و مناسب پیاده روی کاملاً ضروری هستند.
- لباس مناسب: آب وهوای اسکاتلند می تواند غیرقابل پیش بینی باشد. حتی در تابستان نیز ممکن است باد و باران وجود داشته باشد. پوشیدن لباس های لایه ای که قابل کم و زیاد شدن باشند و یک بارانی یا چتر کوچک، توصیه می شود.
- دوربین عکاسی و پاور بانک: مناظر قلعه و شهر ادینبورگ از بالای آن، فرصت های بی نظیری برای عکاسی فراهم می کند. مطمئن شوید که دوربینتان شارژ دارد یا یک پاور بانک همراه داشته باشید.
- آب و خوراکی سبک: اگرچه کافه ها و رستوران هایی در قلعه وجود دارد، اما ممکن است شلوغ باشند یا هزینه های بالاتری داشته باشند. به همراه داشتن یک بطری آب و مقداری خوراکی سبک می تواند مفید باشد.
امکانات رفاهی و راهنما
قلعه ادینبورگ امکانات رفاهی مناسبی برای بازدیدکنندگان دارد. چندین کافه و رستوران در داخل قلعه وجود دارد که می توانید در آن ها استراحت کرده و غذا یا نوشیدنی میل کنید. سرویس های بهداشتی نیز در نقاط مختلف قلعه در دسترس هستند. برای درک عمیق تر از تاریخ و داستان های قلعه، اجاره یک راهنمای صوتی (Audio Guide) به زبان های مختلف، از جمله انگلیسی، به شدت توصیه می شود. این راهنماها اطلاعات جذاب و جزئیات تاریخی را در حین گشت وگذار شما ارائه می دهند و تجربه بازدید را بسیار غنی تر می کنند. همچنین، تورهای راهنما با حضور راهنمایان محلی نیز در برخی ساعات برگزار می شوند که می توانند اطلاعات دست اول و جذابی را در اختیار شما قرار دهند.
نتیجه گیری: تاریخچه ای که همچنان ادامه دارد
قلعه ادینبورگ بیش از یک سازه سنگی است؛ این دژ باستانی، یادمان زنده و پویای تاریخ اسکاتلند است، گنجینه ای از معماری، افسانه ها و رویدادهایی که همچنان الهام بخش هستند. از ریشه های زمین شناسی کسل راک و اولین ساکنان باستانی آن گرفته تا دوران پرشکوه پادشاهان، نبردهای خونین استقلال، دسیسه های درباری و حکایت های فراطبیعی ارواح، هر گوشه ای از این قلعه روایتی شنیدنی دارد. این تاریخچه ناتمام به ما یادآور می شود که گذشته هیچ گاه کاملاً در غبار فراموشی فرو نمی رود؛ بلکه هر کشف جدید، هر روایت بازگو شده و هر بازدیدکننده کنجکاو، لایه ای جدید به درک ما از این مکان عظیم اضافه می کند. قلعه ادینبورگ نمادی از پایداری، مقاومت و هویت فرهنگی یک ملت است که همچنان استوار بر فراز شهر خودنمایی می کند.
چه به دنبال درک عمیق تاریخی باشید، چه مجذوب افسانه های مرموز، یا صرفاً شیفته مناظر باشکوه، قلعه ادینبورگ تجربه ای منحصر به فرد را پیش روی شما قرار می دهد. این مکان نه تنها تاریخ اسکاتلند را بازگو می کند، بلکه شما را به کشف بخش های ناتمام و شخصی خود از این روایت بی انتها دعوت می کند. بازدید از قلعه ادینبورگ، سفری است به گذشته، حال، و آینده ای که در هر گوشه از این دژ باشکوه به هم گره خورده اند. برای اینکه قلعه ادینبورگ را به بهترین شکل تجربه کنید، آن را به لیست مقاصد سفر خود اضافه کنید و خود را برای کشف اسرار بی شمار آن آماده کنید. تجربه این مکان تاریخی، بی شک در حافظه شما برای همیشه ماندگار خواهد شد.
آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "قلعه ادینبورگ: تاریخچه ناگفته و اسرار پنهان" هستید؟ با کلیک بر روی گردشگری و اقامتی، ممکن است در این موضوع، مطالب مرتبط دیگری هم وجود داشته باشد. برای کشف آن ها، به دنبال دسته بندی های مرتبط بگردید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "قلعه ادینبورگ: تاریخچه ناگفته و اسرار پنهان"، کلیک کنید.