تینا مزدکی: دو جامعه شناس به نام Tomasz Hollanek و Katarzyna Nowaczyk-Basińska، نگرانی خود را در مورد زندگی پس از مرگ دیجیتال ابراز کرده اند. آن ها بر این باورند که چت بات هایی که از افراد متوفی تقلید می کنند و گاهی اوقات ربات های مرده، ربات های غم انگیز یا روح ربات نامیده می شوند، چندین سوال کلیدی اجتماعی و اخلاقی را مطرح می کنند.
مثلاً چه کسی پس ازمرگ صاحب داده های یک فرد است؟ تاثیر روانی بر بازماندگان چیست؟ از روح ربات برای چه کاری می توان استفاده کرد؟ و چه کسی می تواند ربات را برای همیشه خاموش کند؟ چنین سوالاتی زمانی الهام بخش یک قسمت ترسناک از سریال علمی تخیلی Black Mirror بود، اگرچه بنظر نمی رسد چنین آینده ای داشته باشیم.
با این حال سناریویی وجود دارد که Hollanek و Nowaczyk-Basińska در مقاله تحقیقاتی اخیر خود مطرح کردند و بنظر می رسد که نباید آن را نادیده گرفت. به عنوان مثال، مادربزرگ یک زن 28 ساله تصمیم می گیرد که عکس، فیلم و اطلاعات مادربزرگش را در یک برنامه آپلود کند. این برنامه به زن این امکان را نمی دهد که با مادر بزرگ خود صحبت کند. اما اتفاقی عجیب رخ می دهد؛ مادربزرگ دیجیتالی در این آزمایش، در حالی که با نوه اش حرف می زند، شروع به فروش وسایل خود می کند.
به گفته کارشناسان، افراد ممکن است با چنین شبیه سازی هایی پیوندهای عاطفی قوی ایجاد کنند، اما آن ها باید توجه داشته باشند که در عین حال آسیب پذیرتر می شوند. بنابراین به نظر می رسد حتی تشریفات در روح ربات باید به روشی آبرومندانه انجام شود، چراکه به معنای نوعی تشییع جنازه دیجیتال است. اگرچه چنین توجهی به یک ربات چت هوش مصنوعی ممکن است در ابتدا پوچ به نظر برسد، اما در سال 2018، برخی از اخلاق شناسان استدلال کردند که بقایای دیجیتالی یک فرد ارزشمند است و باید به عنوان چیزی فراتر و به عنوان موجودی دارای ارزش ذاتی تلقی شود. این منطق با منشور اخلاق حرفه ای شورای بین المللی موزه ها مطابقت دارد، که الزام می کند با بقایای انسان ها با احترام و کرامت انسانی رفتار شود.
با این حال این دو اخلاق شناس بر این باورند که نمی توان این ربات ها را ممنوع کرد، اما می توان کاری کرد که با داده های افراد محترمانه رفتار کنند. همچنین نباید در فضاهایی عمومی استفاده شوند و فقط باید برای شخصیت های مهم تاریخی باشد.
در سال 2022، فردی استدلال کرد که روح ربات ها را می توان به عنوان کمک های پزشکی استفاده کرد. به عنوان مثال کودکی که یکی از عزیزانتش را از دست می دهد ممکن است گیج شود و اگر چنین رباتی وجود داشته باشد می تواند کمی به این کودک کمک کند. اما باز هم Hollanek و Nowaczyk-Basińska استدلال می کنند که این ایده بیش از حد محدود و محدودکننده است، زیرا به طور خاص به ربات هایی اشاره می کند که فقط برای پردازش غم و اندوه طراحی شده اند.
در عوض، آنها معتقدند، این سیستم ها باید به طور معناداری شفاف سازی شود تا کاربران به بهترین شکل ممکن بدانند برای چه چیزی به برنامه اطلاعات می دهند. همچنین متوجه شوند که چه خطراتن احتمالی در مورد این ربات ها وجو دارد. همچنین باید بدانیم که روح ربات چگونه غیر فعال می شود. به عنوان مثال، اگر فردی روح ربات را به فرزند خود هدیه دهد، آیا شخص مجاز به انصراف است؟ یا اینکه قرار است روح ربات برای هنمیشه در زنگی فرد وجود داشته باشد؟
بنابراین این دو کارشناس معتقدند برای هدایت توسعه چنین رباتی، داشتن نوعی نرده محافظ ضروری است و این تفکر انتقادی در مورد جاودانگی کاربران به طراحی تعامل هوش مصنوعی انسانی و تحقیقات اخلاقی AI کمک کند.
منبع: sciencealert
227323
آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "مردگان از خاک بیرون آمدند!" هستید؟ با کلیک بر روی پزشکی، به دنبال مطالب مرتبط با این موضوع هستید؟ با کلیک بر روی دسته بندی های مرتبط، محتواهای دیگری را کشف کنید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "مردگان از خاک بیرون آمدند!"، کلیک کنید.