قانون ممنوعیت زشتی در آمریکا Ugly Law

قانون ممنوعیت زشتی، که در آمریکا با عنوان «Ugly Law» شناخته می شود، مجموعه ای از قوانین محلی بود که در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم در شهرهای مختلف این کشور به اجرا درآمد. این قوانین، افراد دارای معلولیت، ناهنجاری های ظاهری، بیماری های آشکار یا هرگونه وضعیتی که از نظر جامعه «ناخوشایند» یا «زننده» تلقی می شد را از حضور در فضاهای عمومی منع می کردند. هدف ظاهری این مقررات، زیباسازی شهر و ایجاد آرامش برای شهروندان عادی بود، اما در عمل به ابزاری برای تبعیض و طرد گروه های آسیب پذیر جامعه تبدیل شد.

قانون ممنوعیت زشتی در آمریکا Ugly Law

وقتی «زشت بودن» در آمریکا غیرقانونی بود

در دوره ای از تاریخ ایالات متحده آمریکا، تصور اینکه صرفاً به دلیل ظاهر فیزیکی یا وضعیت جسمانی، فردی از حضور در فضاهای عمومی منع شود، شاید دور از ذهن به نظر برسد؛ اما این واقعیت تلخ، بخشی از تاریخ این کشور است. «قوانین زشتی» (Ugly Laws) مقرراتی بودند که در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم در بسیاری از شهرهای بزرگ و کوچک آمریکا به تصویب رسیدند. این قوانین، به صراحت، حضور افرادی را که «بیمار، قطع عضو، ناقص یا به هر طریقی بدشکل بودند به گونه ای که ظاهری ناخوشایند یا نفرت انگیز داشتند»، در خیابان ها، پارک ها و سایر اماکن عمومی ممنوع می کردند.

این قوانین که اغلب به عنوان دستورالعمل های شهری یا محلی شناخته می شدند، نه تنها شوخی نبودند، بلکه با تعاریف سخت گیرانه ای از «زشتی» همراه بودند که طبقات اجتماعی و وضعیت اقتصادی افراد را نیز تحت تاثیر قرار می دادند. هدف اعلام شده، حفظ نظم و زیبایی شهر و جلوگیری از ایجاد ترس یا ناراحتی برای سایر شهروندان بود، اما در بطن خود، بار سنگینی از تبعیض را حمل می کردند. این مقررات، به ویژه در شهرهایی که با افزایش جمعیت و مشکلات اجتماعی ناشی از آن مواجه بودند، به شدت مورد استقبال قرار گرفتند.

America’s Ugly ‘Ugly Laws’

عنوان «قوانین زشت» (Ugly Laws) خود به دلیل ماهیت بی رحمانه و غیرانسانی این مقررات به آنها اطلاق شد. ریشه های این قوانین به سال ۱۸۶۷ بازمی گردد، زمانی که شهر سان فرانسیسکو، یکی از اولین این قوانین را با هدف «ممنوعیت گدایی خیابانی و جلوگیری از حضور افراد خاص در خیابان ها و اماکن عمومی» تصویب کرد. در آن زمان، شهرها با موج عظیمی از مهاجران، کارگران فقیر معادن و آوارگان جنگ داخلی مواجه بودند که بسیاری از آنها، به دلیل فقر، بیماری یا معلولیت، در خیابان ها زندگی می کردند و به گدایی می پرداختند.

کلماتی مانند «منزجرکننده»، «ناخوشایند» و «نقص عضو» به وفور در متن این دستورالعمل های شهری به چشم می خورد. این قوانین نه تنها گدایی را ممنوع می کردند، بلکه حضور فیزیکی افرادی با ظاهری خاص را نیز جرم می دانستند. روزنامه هایی مانند شیکاگو تریبون نیز با استقبال از این قوانین، حذف متکدیان «ناخوشایند» از خیابان ها را «منفعت عمومی» تلقی می کردند. این در حالی بود که در همان دوران، نمایش های «عجایب الخلقه» در سیرک ها محبوبیت زیادی داشتند و افراد دارای ناهنجاری های جسمی، در ازای سرگرم کردن مردم، مورد تشویق قرار می گرفتند.

این تناقض نشان دهنده پیچیدگی جامعه آن دوران بود؛ جامعه ای که از یک سو به دنبال «زیباسازی» شهر و طرد افراد «ناخوشایند» بود و از سوی دیگر، از دیدن همین افراد در چارچوب های خاص (مانند سیرک ها) لذت می برد. این قوانین، به ویژه با افزایش حوادث صنعتی و شمار کارگرانی که دچار نقص عضو می شدند، به چالش کشیده شدند. با این حال، ماهیت تبعیض آمیز آنها، علیه افراد دارای نقص جسمانی و فقرای بی خانمان، به وضوح نمایان بود و شکاف بین طبقات اجتماعی را عمیق تر می کرد.

قانون ممنوعیت زشتی راهکاری برای زیباسازی شهر

در قرن نوزدهم، با رشد سریع شهرنشینی و افزایش مهاجرت به شهرهای بزرگ آمریکا، معضلات اجتماعی نظیر گدایی و بی خانمانی به شدت گسترش یافت. مسئولین شهری در تلاش برای مدیریت این وضعیت و همچنین اجرای جنبش «زیباسازی شهر»، به قوانینی روی آوردند که هدف ظاهری آنها، آراستگی و پاکیزگی محیط شهری بود. این جنبش بر این ایده استوار بود که ظاهر شهرها باید تا حد امکان تمیز، منظم و دلپذیر باشد تا حس آرامش و امنیت را به شهروندان منتقل کند.

در این چارچوب، افراد فقیر، بیمار و دارای نقص عضو که اغلب لباس های پاره و کثیف داشتند و در خیابان ها پرسه می زدند، «عوامل نازیبایی» شهر تلقی می شدند. مسئولین معتقد بودند که حضور این افراد نه تنها ظاهر شهر را خدشه دار می کند، بلکه باعث ترس و وحشت، به ویژه در میان زنان و کودکان می شود. مهاجرانی که بدون پشتوانه مالی به آمریکا رسیده بودند، بردگان تازه آزاد شده که هیچ امکاناتی نداشتند و افراد فقیر و بیمار، همگی گروه «زشت ها» را تشکیل می دادند که از نظر این قوانین، باید از دید عموم پنهان می شدند.

با این حال، ماهیت این قوانین به سرعت ابعاد تبعیض آمیز خود را آشکار کرد. در حالی که شهروندان «محترم» و «آراسته» (که اغلب سفیدپوستان انگلیسی زبان بودند) از آزادی کامل برخوردار بودند، سیاه پوستان، مهاجران غیرانگلیسی زبان و فقرای جامعه، به عنوان «زشت ها» طبقه بندی می شدند. این امر نشان داد که قوانین ممنوعیت زشتی، بیش از آنکه به ظاهر افراد اهمیت دهند، ابزاری برای کنترل اجتماعی و طرد گروه های حاشیه نشین و اقتصادی ضعیف بودند. هدف اصلی، نه صرفاً زیبایی شناسی، بلکه پاکسازی اجتماعی و پنهان کردن فقر و ناهنجاری های طبقاتی بود که در جامعه آن زمان ریشه دوانده بود.

این قوانین، بیش از آنکه به ظاهر افراد اهمیت دهند، ابزاری برای کنترل اجتماعی و طرد گروه های حاشیه نشین و اقتصادی ضعیف بودند. هدف اصلی، نه صرفاً زیبایی شناسی، بلکه پاکسازی اجتماعی و پنهان کردن فقر و ناهنجاری های طبقاتی بود.

جنبش زیباسازی شهر، در واقع پوششی برای سیاست های نژادپرستانه و طبقاتی بود که با استفاده از مفهوم «زشتی»، به دنبال حذف فیزیکی و اجتماعی اقشار آسیب پذیر از فضاهای عمومی بودند. این رویکرد، نه تنها حقوق مدنی افراد را نقض می کرد، بلکه انگ اجتماعی عمیقی بر افراد دارای معلولیت و فقرا وارد می آورد و آنها را از حقوق اولیه شهروندی خود محروم می ساخت. این قوانین، تصویری تاریک از جامعه ای ارائه می دهند که به جای ارائه حمایت و کمک به نیازمندان، به دنبال پنهان کردن و طرد آنها بود.

وقتی مردم به جرم زشتی جریمه می شدند

اجرای قانون ممنوعیت زشتی در شهرهای آمریکا، پیامدهای عملی و بسیار ناگواری برای افراد تحت تاثیر آن داشت. در سال ۱۸۸۱، جیمز پیوی، یکی از اعضای شورای شهر شیکاگو، نقش محوری در تصویب یک دستورالعمل شهری داشت که به طور خاص متکدیان خیابانی را هدف قرار می داد. او این افراد را «عوامل سد معبر» نامید و با سخنرانی های خود، شورای شهر را متقاعد کرد تا قانونی را وضع کند که حضور هر کسی را که «بیمار، معلول، دچار قطع عضو یا هر نقص عضو دیگری بود و ظاهری کریه و چندش آور داشت»، در معرض عموم ممنوع می کرد.

بر اساس این قانون، افرادی که ظاهر «کریه و ناخوشایند» داشتند و به زعم مسئولین، چهره شهر را نازیبا می کردند، با جریمه ای بین ۱ تا ۵۰ دلار مواجه می شدند. این مبلغ در دهه ۱۸۸۰ میلادی، معادل قابل توجهی بود (حدود ۱۰۰۰ دلار امروزی). در صورتی که فرد توانایی پرداخت جریمه را نداشت، دستگیر و به «نوانخانه های» مخصوصی فرستاده می شد تا از چشم مردم دور بماند. شیکاگو یکی از اولین شهرهایی بود که این قانون را وضع کرد و تا دهه های اخیر نیز آن را به اجرا درمی آورد.

نکته قابل توجه این بود که پیوی، سربازان مجروح جنگ را از این قانون مستثنی کرده بود که نشان می دهد این قوانین، بیشتر از آنکه صرفاً بر ظاهر تمرکز داشته باشند، به وضعیت اقتصادی و اجتماعی افراد و «شایستگی» آنها برای حضور در جامعه توجه داشتند. به مرور زمان، این قانون در شیکاگو با جزئیات بیشتری تعریف شد و به یکی از غیرانسانی ترین قوانین زشتی تبدیل گشت. این مقررات، حتی مشاغل خاصی را برای افراد دارای نقص جسمانی ممنوع می کرد و به تبعیض اجتماعی علیه آنها دامن می زد.

درک عمومی این بود که این قانون، نه یک ممنوعیت کلی برای افراد دارای نقص عضو، بلکه بیشتر علیه کسانی بود که از نظر مالی قادر به حمایت از خود نبودند. این موضوع، نشان می دهد که فقر و ناتوانی اقتصادی، زیربنای اصلی این دستورالعمل های شهری بود. مسئولین شهری، تفاوتی بین گدایانی که به دلیل تنبلی گدایی می کردند و کسانی که به دلیل عدم توانایی در یافتن کار مجبور به گدایی بودند، قائل نبودند. حتی افراد بی خانمان و ولگرد نیز در همین دسته قرار می گرفتند.

جامعه آن زمان معتقد بود که اگر فردی بتواند شغلی داشته باشد، «ارزشمند» است و در غیر این صورت، «زشت» تلقی می شود. کارگران صنعتی نیز تا زمانی که قادر به کار و حمایت از خود بودند، از این قانون معاف بودند. متاسفانه، در آن دوره، حمایت های اجتماعی و برنامه های توانبخشی برای افراد دارای معلولیت بسیار محدود بود و آنها به حال خود رها می شدند. این وضعیت، مرز بین قوانین ضد گدایی و قوانین زشتی را بیش از پیش محو می کرد و نشان می داد که این مقررات، بیش از آنکه بر مبنای ظاهر باشند، بر پایه ملاحظات اقتصادی و طبقاتی عمل می کردند.

البته، با پایان جنگ جهانی اول، دیدگاه ها نسبت به افراد دارای معلولیت شروع به تغییر کرد. بازگشت سربازان نابینا، ناشنوا یا دارای نقص عضو از جنگ، حساسیت های عمومی را برانگیخت و به تدریج پذیرش بیشتری نسبت به این افراد در جامعه شکل گرفت. این تغییر دیدگاه، زمینه را برای مبارزات جنبش های حقوق مدنی و حقوق معلولان فراهم کرد. اصطلاح «قوانین زشت» (Ugly Laws) در سال ۱۹۷۵ به این مقررات بی رحمانه اطلاق شد، هم به دلیل ماهیت موضوعی که هدف قرار می دادند و هم به دلیل اثرات مخرب و غیرانسانی آنها بر زندگی افراد.

با تلاش های فزاینده سازمان هایی مانند اتحادیه آزادی های مدنی آمریکا (ACLU) و سازمان های حقوق معلولان، این قوانین به تدریج به چالش کشیده شدند. متمم چهاردهم قانون اساسی آمریکا، به ویژه بند حمایت یکسان (Equal Protection Clause)، مبنای قانونی مهمی برای لغو این قوانین فراهم کرد، زیرا آنها اصل برابری حقوق شهروندان را نقض می کردند. سرانجام، آخرین مورد از این قوانین در شیکاگو در سال ۱۹۷۴ لغو شد و به این دوره تاریک از تاریخ آمریکا پایان داد. در سال ۱۹۹۰، با تصویب قانون آمریکایی های دارای معلولیت (Americans with Disabilities Act)، گام بزرگی در جهت تضمین حقوق معلولان و ایجاد دسترسی برابر برای آنها در جامعه برداشته شد.

سوالات متداول

آیا قانون ممنوعیت زشتی هنوز در آمریکا اجرا می شود؟

خیر، قانون ممنوعیت زشتی یا Ugly Law دیگر در ایالات متحده آمریکا اجرا نمی شود. آخرین مورد از این قوانین در سال ۱۹۷۴ در شهر شیکاگو لغو شد و پس از آن هیچ شهر یا ایالتی این مقررات تبعیض آمیز را به اجرا در نیاورده است.

چه شهرهایی قانون ممنوعیت زشتی را اجرا می کردند؟

این قوانین در شهرهای مختلفی از جمله سان فرانسیسکو (اولین شهر)، شیکاگو، کلیولند، نیواورلئان، اوماها و بسیاری از شهرهای کوچک تر در سراسر ایالات متحده آمریکا اجرا می شدند. این دستورالعمل های شهری بخشی از تلاش برای زیباسازی شهر و کنترل گدایی بودند.

آیا افراد معلول نیز مشمول قانون زشتی می شدند؟

بله، افراد دارای معلولیت و نقص عضو، از جمله گروه های اصلی بودند که مشمول قانون ممنوعیت زشتی می شدند. این قوانین، حضور آنها را در فضاهای عمومی ممنوع می کرد، مگر اینکه قادر به حمایت مالی از خود باشند، که نشان دهنده ماهیت اقتصادی و تبعیض آمیز این مقررات بود.

چه زمانی قانون ممنوعیت زشتی لغو شد؟

اولین قانون ممنوعیت زشتی در سال ۱۸۶۷ تصویب شد، اما لغو این قوانین به تدریج و در طول دهه ها صورت گرفت. آخرین مورد شناخته شده از این قوانین در شیکاگو در سال ۱۹۷۴ لغو شد. پس از آن، با تصویب قانون آمریکایی های دارای معلولیت در سال ۱۹۹۰، حقوق معلولان به طور گسترده تری تضمین شد.

چرا قانون ممنوعیت زشتی به «قوانین زشت» معروف شد؟

این قوانین به دلیل ماهیت بی رحمانه، غیرانسانی و تبعیض آمیز خود، به «قوانین زشت» شهرت یافتند. آنها نه تنها حقوق مدنی افراد را نقض می کردند و باعث انگ اجتماعی می شدند، بلکه فقر و ناتوانی جسمی را جرم انگاری کرده و گروه های آسیب پذیر را از جامعه طرد می کردند، که از نظر اخلاقی بسیار ناپسند بود.

آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "قانون ممنوعیت زشتی در آمریکا Ugly Law" هستید؟ با کلیک بر روی گردشگری و اقامتی، آیا به دنبال موضوعات مشابهی هستید؟ برای کشف محتواهای بیشتر، از منوی جستجو استفاده کنید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "قانون ممنوعیت زشتی در آمریکا Ugly Law"، کلیک کنید.