خلاصه کتاب خلیج فارس، هرمز کهنه (میناب) و هرموز جدید

خلاصه کتاب خلیج فارس، هرمز کهنه (میناب) و هرموز جدید

خلاصه کتاب خلیج فارس، هرمز کهنه (میناب) و هرموز جدید ( نویسنده عبدالرسول میرزایی گیسکی )

کتاب خلیج فارس، هرمز کهنه (میناب) و هرموز جدید اثر عبدالرسول میرزایی گیسکی، پژوهشی جامع و دقیق درباره تاریخ و جغرافیای منطقه استراتژیک هرمز و میناب است. این اثر ارزشمند، سیر تحولات این منطقه حیاتی را از ابعاد طبیعی، اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی مورد بررسی قرار می دهد و تصویری کامل از گذشته و حال آن ارائه می کند. در ادامه به بررسی دقیق محورهای اصلی این کتاب می پردازیم.

آشنایی با نویسنده و رویکرد کتاب

عبدالرسول میرزایی گیسکی، نویسنده ای توانا و پژوهشگری برجسته در حوزه تاریخ و جغرافیای ایران، به ویژه منطقه خلیج فارس، با نگارش کتاب خلیج فارس، هرمز کهنه (میناب) و هرموز جدید گامی مهم در شناسایی و ثبت میراث این سرزمین برداشته است. او با تخصص در مطالعات منطقه ای، رویکردی مکان محور و جامع نگر را در پیش گرفته که فراتر از صرفاً گزارش وقایع تاریخی است. این کتاب نه تنها به بررسی جنبه های مختلف جغرافیایی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی هرمز و میناب می پردازد، بلکه تعامل پیچیده انسان با محیط و تأثیر آن بر شکل گیری هویت منطقه را نیز تحلیل می کند.

جایگاه این کتاب در میان منابع پژوهشی تاریخ و جغرافیای خلیج فارس بسیار ممتاز است. گیسکی با کاوش عمیق در منابع تاریخی و جغرافیایی و با اتکا به دانش روزآمد، اثری خلق کرده که می تواند به عنوان یک مرجع معتبر برای دانشجویان، پژوهشگران و تمامی علاقه مندان به این حوزه مورد استفاده قرار گیرد. او تلاش کرده تا با دیدی بی طرفانه و مستند، از زوایای پنهان تاریخ این منطقه پرده بردارد و تصویر دقیقی از تحولات آن در گذر زمان ارائه دهد. این رویکرد پژوهشی، کتاب را به منبعی ارزشمند تبدیل کرده که نه تنها اطلاعاتی غنی ارائه می دهد، بلکه خواننده را به تفکر عمیق تر درباره ارتباط میان مکان، زمان و رویدادهای تاریخی فرامی خواند.

جغرافیای طبیعی هرمز کهنه (میناب) و هرموز جدید

درک جغرافیای طبیعی هر منطقه، زیربنای شناخت ابعاد اقتصادی، اجتماعی و تاریخی آن است. کتاب خلیج فارس، هرمز کهنه (میناب) و هرموز جدید به تفصیل به ویژگی های طبیعی این دو منطقه می پردازد و تصویری روشن از بستر زیستی و اقلیمی آن ها ارائه می دهد.

مفهوم و حدود هرموز

واژه هرموز در طول تاریخ معانی و کاربردهای متفاوتی داشته است. از منظر جغرافیای تاریخی، این نام هم به منطقه ای در خشکی (میناب کنونی) و هم به جزیره ای در دهانه خلیج فارس (جزیره هرمز) اطلاق می شود. هرموز کهنه، که امروزه با نام میناب شناخته می شود، در گذشته بخشی از ولایت کرمان بوده و به عنوان یک بندر تجاری مهم شناخته می شده است. جغرافی دانان اسلامی از جمله ابن خرداذبه و اصطخری، هرموز را بندری در سواحل کرمان ذکر کرده اند که دارای بازاری پررونق و مسجد آدینه بوده است. اصطخری از خلیجی سخن می گوید که از دریای پارس به سوی هرموز می رود و آن را جیر می نامد. این منطقه، با وجود آب شور دریا، امکان کشتیرانی را فراهم می کرده و از گرمسیر تا مکران امتداد داشته است.

هرموز جدید یا جزیره هرمز، در دهانه خلیج فارس و در موقعیتی استراتژیک قرار گرفته است. این جزیره، در طول تاریخ به دلیل کنترل مسیرهای دریایی، از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده و به مثابه کلید خلیج فارس عمل می کرده است. حدود و وسعت این دو منطقه، نقش تعیین کننده ای در شکل گیری تاریخ، اقتصاد و فرهنگ آن ها داشته است. میناب با برخورداری از رودخانه های پرآب و زمین های حاصلخیز، قطب کشاورزی منطقه بوده، در حالی که جزیره هرمز با موقعیت بندری و قلعه های مستحکم، مرکز تجارت و قدرت نظامی به شمار می رفته است.

ویژگی های طبیعی

منطقه میناب و جزیره هرمز از لحاظ ویژگی های طبیعی دارای تنوع قابل توجهی هستند. رودخانه میناب، که از کوهستان های شرق سرچشمه می گیرد و به دریای عمان می ریزد، شریان حیاتی این منطقه به شمار می رود. این رودخانه، با تأمین آب شیرین، امکان گسترش کشاورزی و ایجاد آبادی ها را در طول تاریخ فراهم آورده است. منابع آب دیگری مانند چاه ها و قنات ها نیز در تأمین نیازهای آبی مردم نقش داشته اند. پستی و بلندی های میناب شامل کوهستان هایی است که از شرق به غرب امتداد یافته و نقش مهمی در کنترل آب و هوای منطقه ایفا می کنند.

جزیره هرمز، با کوهستان های نمکی و زمین شناسی منحصربه فرد، جلوه ای متفاوت از طبیعت را به نمایش می گذارد. خاک این جزیره، به دلیل وجود مواد معدنی فراوان، رنگ های متنوع و خیره کننده ای دارد. آب وهوای منطقه، به دلیل نزدیکی به دریا و قرار گرفتن در کمربند گرمسیری، غالباً گرم و مرطوب است. بادهای فصلی، از جمله بادهای گرم تابستانی و بادهای خنک تر زمستانی، بر اقلیم منطقه تأثیر می گذارند. پوشش گیاهی غالب در میناب شامل نخلستان های گسترده، کشتزارهای ارزن و نیشکر است که نشان دهنده پتانسیل کشاورزی این سرزمین است. در مقابل، پوشش گیاهی جزیره هرمز به دلیل شوری خاک و کمبود آب شیرین، محدودتر و شامل گیاهان مقاوم به خشکی است.

جغرافیای اقتصادی هرمز و میناب

هرمز کهنه (میناب) و هرموز جدید (جزیره هرمز) در طول تاریخ نه تنها از اهمیت استراتژیک برخوردار بوده اند، بلکه در زمینه اقتصادی نیز نقش کلیدی در منطقه ایفا کرده اند. کتاب عبدالرسول میرزایی گیسکی، جزئیات مهمی از فعالیت های اقتصادی این دو منطقه را ارائه می دهد.

کشاورزی و دامپروری

منطقه میناب، به دلیل برخورداری از رودخانه پرآب و خاک حاصلخیز، همواره یکی از قطب های کشاورزی جنوب ایران محسوب می شده است. خرما، به عنوان اصلی ترین محصول کشاورزی، جایگاه ویژه ای در اقتصاد و فرهنگ مردم منطقه دارد. انواع مختلف خرما در این ناحیه کشت می شود که هر کدام ویژگی های منحصربه فردی دارند. علاوه بر خرما، محصولاتی نظیر ارزن، نیشکر و زیره نیز در گذشته و حال در میناب به عمل می آمده اند. کشت نیشکر و تولید پانیذ (نوعی شکر) از جمله فعالیت های مهم اقتصادی این منطقه بود. دامداری نیز در کنار کشاورزی، بخش مهمی از معیشت مردم را تأمین می کرده است. فرآورده های دامی، علاوه بر مصرف داخلی، به عنوان کالاهای تجاری نیز مورد استفاده قرار می گرفته اند و نقش بسزایی در اقتصاد محلی داشتند.

شیلات و صنایع

قرار گرفتن در کنار خلیج فارس، ظرفیت های بی نظیری را برای فعالیت های شیلاتی در منطقه هرمز و میناب فراهم آورده است. انواع مختلف ماهی و آبزیان در آب های اطراف صید می شوند که منبع اصلی پروتئین و درآمد برای بسیاری از ساکنان محلی به شمار می رود. صید و صیادی نه تنها یک فعالیت اقتصادی، بلکه بخشی جدایی ناپذیر از فرهنگ و آداب و رسوم مردم ساحل نشین هرمز است. علاوه بر شیلات، صنایع دستی نیز نقش مهمی در اقتصاد محلی ایفا می کنند. بافندگی، سبدبافی، سفالگری و ساخت زیورآلات محلی از جمله صنایعی هستند که با استفاده از مواد اولیه بومی رونق داشته اند. همچنین، معادن موجود در میناب و جزیره هرمز، به ویژه معادن نمک و خاک های رنگی در جزیره هرمز، پتانسیل های خاصی را برای توسعه صنعتی منطقه فراهم آورده اند. استخراج و تجارت این مواد معدنی در دوره هایی از تاریخ از اهمیت اقتصادی برخوردار بوده است.

بازرگانی و تجارت

هرمز در طول تاریخ به عنوان یک مرکز تجاری مهم و پررونق شناخته می شد، به گونه ای که آن را مجمع بازرگانان کرمان و فرضه (بندر تجاری) دریا می نامیدند. موقعیت استراتژیک این شهر در دهانه خلیج فارس، آن را به نقطه ای کلیدی برای مبادلات کالا بین شرق و غرب تبدیل کرده بود. اقلام اصلی صادرات هرمز شامل محصولات کشاورزی مانند خرما و ارزن، فرآورده های دامی، و صنایع دستی بود. در مقابل، کالاهایی نظیر منسوجات، ادویه جات، و سنگ های قیمتی از مناطق دوردست وارد می شدند. راه ها و مراکز ارتباطی هرمز، به ویژه مسیرهای دریایی، نقش حیاتی در رونق تجارت این منطقه داشتند. کشتی ها از بنادر مختلف خلیج فارس، هند، آفریقا و حتی اروپا به هرمز رفت وآمد می کردند و این شهر را به یکی از شلوغ ترین و مهم ترین بنادر جهان در دوران خود تبدیل کرده بودند. این تبادلات تجاری، نه تنها ثروت فراوانی را برای هرمز به ارمغان آورد، بلکه به تنوع فرهنگی و اجتماعی منطقه نیز افزود.

تاریخ سیاسی هرمز از آغاز تا پایان عصر صفوی

کتاب خلیج فارس، هرمز کهنه (میناب) و هرموز جدید نگاهی عمیق به تاریخ سیاسی این منطقه از دوران باستان تا پایان عصر صفویه دارد. این بخش از کتاب به بررسی سلسله های حاکم، تحولات قدرت و وقایع مهم سیاسی می پردازد که هویت تاریخی هرمز را شکل داده اند.

هرمز در دوران پیش از اسلام

قدمت تاریخی هرمز به دوران پیش از اسلام بازمی گردد. در عصر هخامنشیان، خلیج فارس و مناطق ساحلی آن از اهمیت استراتژیک بالایی برخوردار بودند و هرمز نیز به عنوان یکی از نقاط حیاتی در این منطقه شناخته می شد. شواهد تاریخی نشان می دهد که هخامنشیان به کنترل آبراه های تجاری توجه ویژه ای داشتند و هرمز می توانست نقش مهمی در این سیستم ایفا کند. پس از فروپاشی امپراتوری هخامنشیان، حضور اسکندر مقدونی در خلیج فارس تأثیرات عمیقی بر منطقه گذاشت. لشکرکشی های اسکندر و گشودن مسیرهای دریایی جدید، اهمیت هرمز را به عنوان یک گذرگاه تجاری و نظامی دوچندان کرد. این دوران، پایه های ارتباطات بین المللی هرمز را بنا نهاد و آن را در کانون توجه قدرت های بزرگ زمان قرار داد.

هرمز در دوران پس از اسلام تا حکومت های محلی

با طلوع اسلام، هرمز نیز مانند سایر مناطق ایران، تحت تأثیر تحولات جدید قرار گرفت. در دوران خلفای راشدین، بنی امیه و عباسیان، هرمز به عنوان یک بندر اسلامی مهم در مسیر تجارت دریایی بین سرزمین های اسلامی و هند و چین، نقش آفرینی می کرد. رونق اقتصادی و فرهنگی این شهر در دوران عباسیان به اوج خود رسید. پس از ضعف خلافت عباسی، هرمز شاهد ظهور حکومت های محلی قدرتمندی بود. آل بویه، سلجوقیان و ترکان غُز هر یک در دوره هایی بر این منطقه نفوذ و تسلط یافتند. در این میان، حکومت های محلی مانند تاج الدین شاهنشاه و ملوک شبانکاره که در منطقه کرمان و سواحل آن حکومت می کردند، استقلال نسبی خود را حفظ کرده و در اداره امور هرمز نقش داشتند. این حکومت ها، با درک اهمیت استراتژیک هرمز، تلاش می کردند تا با حفظ روابط تجاری و دیپلماتیک، رونق و امنیت این بندر را تضمین کنند.

هرمز در عصر ایلخانان و حکومت های متأخر

با حمله مغول (ایلخانان) به ایران، هرمز نیز از این تهاجم در امان نماند. اگرچه مغول ها به طور مستقیم به هرمز حمله نکردند، اما تأثیرات غیرمستقیم ناشی از تغییر مسیرهای تجاری و آشفتگی سیاسی بر این شهر محسوس بود. با این حال، سلاطین هرموزی با درایت و تدبیر توانستند موقعیت خود را در این دوران پرآشوب حفظ کنند. این سلاطین شامل شخصیت هایی چون ملک قطب الدین تهمتن محمود، سیف الدین نصرت، رکن الدین مسعود بن محمود، بهاالدین ایاز سیفین و عزالدین گردان شاه بن سلغری بودند. هر یک از این حکمرانان در طول دوره خود تلاش کردند تا با اتخاذ سیاست های مناسب، رونق تجاری هرمز را حفظ کرده و در عین حال، با قدرت های مرکزی و منطقه ای تعامل کنند. این دوره، با وجود چالش های فراوان، شاهد رشد و شکوفایی نسبی در هرمز بود و این شهر همچنان به عنوان یکی از قطب های تجاری مهم در خلیج فارس باقی ماند.

هرمز در دوران اینجویان، آل مظفر و تیموریان

پس از دوران ایلخانان، هرمز شاهد ظهور و نفوذ حکومت های محلی قدرتمندتری در جنوب ایران بود. در عصر اینجویان، هرمز تحت سلطه حکمرانانی چون قطب الدین تهمتن بن گردان شاه قرار گرفت. این دوران نیز با تلاش برای حفظ استقلال و رونق اقتصادی هرمز همراه بود. پس از اینجویان، آل مظفر که بر بخش های وسیعی از فارس و کرمان تسلط داشتند، نفوذ خود را بر هرمز گسترش دادند. در این دوره، حکمرانی تورانشاه اول (۷۴۷-۷۷۹ ه.ق) بر هرمز، نشان دهنده تداوم اهمیت این بندر استراتژیک بود. با ظهور تیموریان و لشکرکشی های تیمور به ایران، هرمز نیز با تغییر و تحولات سیاسی مواجه شد. در این عصر، حاکمانی چون محمد شاه اول ابن قطب الدین تهمتن و سیف الدین اول ابن فیروزشاه بر هرمز حکمرانی کردند. در دوره معاصر با آق قویونلوها نیز هرمز روابط سیاسی و تجاری خاص خود را با این قدرت های منطقه ای حفظ کرد. این تحولات تاریخی، نشان دهنده پویایی و انعطاف پذیری هرمز در برابر تغییرات سیاسی گسترده در ایران است.

هرمز در عصر صفویان و تسلط پرتغالیان

دوران صفویه یکی از مهم ترین و پرچالش ترین فصول تاریخ هرمز است. با قدرت گرفتن صفویان در ایران و گسترش نفوذ آن ها، خلیج فارس به میدان رقابت قدرت های منطقه ای و بین المللی تبدیل شد. در این زمان، پرتغالی ها با هدف کنترل مسیرهای تجاری شرق، حضور خود را در خلیج فارس گسترش داده و در نهایت جزیره هرمز را در سال ۹۱۲ ه.ق (۱۵۰۷ میلادی) به تصرف خود درآوردند. این اشغال، نقطه عطفی در تاریخ هرمز بود و برای بیش از یک قرن، این جزیره به پایگاه اصلی پرتغالی ها در منطقه تبدیل شد. قلعه پرتغالی ها که بقایای آن هنوز در جزیره هرمز پابرجاست، نمادی از این دوران تسلط است.

اهمیت استراتژیک هرمز در این دوران به اوج خود رسید، چرا که پرتغالی ها از آن به عنوان یک مرکز نظامی و تجاری برای کنترل راه دریایی هند و اروپا استفاده می کردند. با این حال، با قدرت گرفتن شاه عباس صفوی و تمایل او به بیرون راندن قوای خارجی از خاک ایران، عملیات آزادسازی هرمز آغاز شد. شاه عباس با همکاری نیروهای انگلیسی، در سال ۱۰۳۱ ه.ق (۱۶۲۲ میلادی) به هرمز حمله کرد و پس از نبردهای سخت، جزیره را از اشغال پرتغالی ها آزاد ساخت. نقش امامقلی خان، حاکم فارس، در این عملیات بسیار حیاتی بود. آزادسازی هرمز نه تنها پیروزی بزرگی برای صفویان محسوب می شد، بلکه نقطه پایانی بر تسلط پرتغالی ها در خلیج فارس و آغاز دوره ای جدید از حکمرانی ایرانی بر این آبراه مهم بود.

جغرافیای اجتماعی و فرهنگی هرمز

علاوه بر ابعاد طبیعی، اقتصادی و سیاسی، کتاب خلیج فارس، هرمز کهنه (میناب) و هرموز جدید به خوبی به بررسی جغرافیای اجتماعی و فرهنگی این منطقه نیز می پردازد. این بخش از کتاب، لایه های عمیق تری از زندگی مردم هرمز و میناب را آشکار می سازد و به هویت منحصربه فرد آن ها می پردازد.

مردم شناسی و ساختار اجتماعی

هرمز و میناب در طول تاریخ، محل تلاقی فرهنگ ها و مردمان مختلف بوده اند. این تنوع، در زبان و لهجه های رایج مردم هرمز نیز بازتاب یافته است. اگرچه زبان فارسی، زبان رسمی و غالب منطقه است، اما لهجه های محلی و تأثیرات زبان های عربی، هندی و آفریقایی (به دلیل روابط تجاری گسترده) در گویش مردم به وضوح مشهود است. ساختار اجتماعی منطقه نیز از پیچیدگی های خاصی برخوردار بوده است. طبقات مختلف اجتماعی، از بازرگانان و ملاکان گرفته تا کشاورزان و صیادان، هر یک نقش و جایگاه مشخصی در این جامعه داشتند. روابط بین این طبقات، هرچند گاهی با سلسله مراتب مشخص می شد، اما اغلب بر پایه تعاملات اقتصادی و فرهنگی استوار بود. مذاهب و فرقه های دینی نیز در کنار یکدیگر همزیستی داشته اند. اکثریت مردم مسلمان و شیعه بودند، اما حضور اقلیت های مذهبی دیگر نیز در طول تاریخ ثبت شده است که نشان دهنده تساهل و تعامل فرهنگی در این منطقه است.

فرهنگ و آداب و رسوم

فرهنگ مردم هرمز و میناب، ترکیبی غنی از سنت های کهن ایرانی و تأثیرات اقلیمی و تاریخی است. آداب و رسوم سنتی، از جشن ها و اعیاد گرفته تا مراسم مربوط به تولد، ازدواج و وفات، همگی ریشه های عمیقی در تاریخ منطقه دارند. لباس های محلی، موسیقی و رقص های بومی، و صنایع دستی منحصر به فرد، از جمله نمادهای بارز فرهنگی این دیار هستند. کتاب گیسکی به برخی از آداب خاص مردم هرمز، از جمله آداب جادوگری و باورهای محلی که در برخی منابع تاریخی ذکر شده، اشاره می کند. این اشاره ها، هرچند ممکن است به نظر برخی عجیب بیاید، اما بخشی از غنای فرهنگ شفاهی و باورهای مردمی منطقه را نشان می دهد. عجایب منطقه ای که در کتاب ذکر شده است، نه تنها به رویدادها و پدیده های طبیعی می پردازد، بلکه بازتاب دهنده دیدگاه مردم محلی به جهان پیرامونشان است. این عناصر، به درک بهتر جهان بینی و سبک زندگی مردم هرمز در طول تاریخ کمک می کنند.

نهادهای آموزشی و چهره های علمی

با وجود موقعیت تجاری و نظامی، هرمز در طول تاریخ به عنوان مرکزی برای علم و دانش نیز شناخته می شد. نهادهای آموزشی سنتی مانند مکتب خانه ها، نقش مهمی در آموزش و سوادآموزی مردم ایفا می کردند. این مکتب خانه ها، محلی برای تعلیم قرآن، ادبیات فارسی، و مبانی علوم دینی و حتی ریاضیات بودند. بسیاری از دانشمندان و علمای برجسته هرمز در طول تاریخ، از همین مراکز آموزشی برخاسته اند. این افراد با تألیف کتب، تدریس و پژوهش، به گسترش دانش و فرهنگ در منطقه کمک شایانی کرده اند. یادآوری این چهره های علمی، نشان دهنده اهمیت دانش در جامعه هرمز و تلاش مردم برای کسب معرفت در کنار فعالیت های اقتصادی و سیاسی است.

آثار تاریخی و باستانی

هرمز کهنه (میناب) و هرموز جدید (جزیره هرمز) گنجینه ای از آثار تاریخی و باستانی هستند که هر یک داستان های ناگفته ای از گذشته را روایت می کنند. کتاب به معرفی دقیق این بناها و اهمیت تاریخی آن ها می پردازد:

  • قلعه هزارۀ میناب (هرموز): این قلعه که به هرموز نیز شناخته می شود، یکی از مهم ترین بناهای تاریخی میناب است. قدمت آن به قرون اولیه اسلامی بازمی گردد و در طول تاریخ، نقش دفاعی و حکومتی مهمی داشته است.
  • برج گِلَک: برجی تاریخی در میناب که نشان دهنده معماری سنتی منطقه و سیستم های دفاعی گذشته است.
  • قصرهای تاریخی (بی بی گل، صورت): این قصرها، نمونه هایی از معماری اشرافی منطقه در دوره های مختلف هستند و از شکوه گذشته هرمز حکایت دارند.
  • برج ها (تیرانداز، ناقوس): این برج ها که عمدتاً کاربرد دفاعی یا دیدبانی داشته اند، بخش مهمی از استحکامات هرمز قدیم بوده اند.
  • بناهای دیگر (تُرنبک، خانه زعفرانی، مولا): هر یک از این بناها دارای تاریخچه و کاربری خاصی بوده اند که اطلاعات ارزشمندی از سبک زندگی و معماری بومی ارائه می دهند.
  • قلعه پرتغالی هرمز: این قلعه، برجسته ترین نماد حضور پرتغالی ها در منطقه است. ساخت آن در اوایل قرن شانزدهم میلادی آغاز شد و به عنوان پایگاه نظامی و تجاری آن ها در خلیج فارس به کار می رفت. قلعه پرتغالی هرمز با دیوارهای بلند، برج های نگهبانی و استحکامات دفاعی، شاهدی بر نبردهای تاریخی این منطقه است و هر ساله گردشگران بسیاری را به خود جذب می کند.
  • زیارتگاه ها (مانند زیارت خضر): این اماکن مقدس، نشان دهنده باورها و اعتقادات دینی مردم و نقش مذهب در زندگی آن ها هستند. زیارت خضر، از جمله مکان هایی است که همواره مورد احترام و زیارت مردم محلی بوده است.
  • الواح مقابر و سکه های کشف شده: بررسی الواح مقابر اطلاعات مهمی درباره تاریخ، فرهنگ، و حتی زبان و خط مردم در دوره های مختلف ارائه می دهد. سکه های کشف شده نیز علاوه بر اطلاعات اقتصادی، به شناخت سلسله های حاکم و تاریخ ضرب پول در منطقه کمک می کنند و اهمیت زیادی در مطالعات باستان شناسی و تاریخی دارند.

این آثار تاریخی، پنجره ای به گذشته پرفراز و نشیب هرمز و میناب باز می کنند و گواهی بر اهمیت تمدنی این سرزمین در گذر تاریخ هستند.

نتیجه گیری

کتاب خلیج فارس، هرمز کهنه (میناب) و هرموز جدید اثر عبدالرسول میرزایی گیسکی، فراتر از یک معرفی صرف، یک پژوهش جامع و تحلیلی است که خواننده را با ابعاد گوناگون تاریخ، جغرافیا، اقتصاد، اجتماع و فرهنگ منطقه هرمز و میناب آشنا می سازد. مهم ترین دستاورد این پژوهش، ارائه تصویری منسجم و مستند از تحولات یکی از استراتژیک ترین و غنی ترین مناطق ایران، از دوران پیش از اسلام تا پایان عصر صفویه است.

این کتاب با بررسی دقیق واژه هرموز، ویژگی های طبیعی میناب و جزیره هرمز، پویایی های اقتصادی بر پایه کشاورزی، دامپروری، شیلات و تجارت، و همچنین با تحلیل تاریخ سیاسی پرفراز و نشیب منطقه تحت حکومت های مختلف، به یک منبع مرجع تبدیل شده است. علاوه بر این، توجه به جنبه های اجتماعی و فرهنگی، شامل مردم شناسی، آداب و رسوم، نهادهای آموزشی و معرفی آثار باستانی، غنای خاصی به این اثر بخشیده است.

ارزش این کتاب در ارائه اطلاعات عمیق و مستند از منطقه ای است که همواره به دلیل موقعیت استراتژیک خود در کانون توجه بوده است. مطالعه این اثر نه تنها به شناخت بهتر گذشته و هویت ایران کمک می کند، بلکه بینشی عمیق تر نسبت به روابط پیچیده میان جغرافیا، تاریخ و فرهنگ فراهم می آورد. به تمامی علاقه مندان به تاریخ و جغرافیای خلیج فارس، دانشجویان و پژوهشگران توصیه می شود که برای درک کامل و دقیق این میراث ارزشمند، مطالعه کتاب اصلی عبدالرسول میرزایی گیسکی را در برنامه خود قرار دهند.

آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "خلاصه کتاب خلیج فارس، هرمز کهنه (میناب) و هرموز جدید" هستید؟ با کلیک بر روی کتاب، به دنبال مطالب مرتبط با این موضوع هستید؟ با کلیک بر روی دسته بندی های مرتبط، محتواهای دیگری را کشف کنید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "خلاصه کتاب خلیج فارس، هرمز کهنه (میناب) و هرموز جدید"، کلیک کنید.