خلاصه کتاب تالکت پارسنز و کنشگر اجتماعی ( نویسنده عباس محمدی اصل )
کتاب «تالکت پارسنز و کنشگر اجتماعی» اثر عباس محمدی اصل، به تحلیل عمیق نظریه کنش اجتماعی پارسنز می پردازد و با رویکردی انتقادی، جایگاه کنشگر را در ساختارهای اجتماعی ایران بازتعریف می کند. این اثر با رویکردی نوآورانه، نظریات تالکت پارسنز را در بستر جامعه شناسی ایران مورد بازبینی قرار می دهد و به بررسی نقش فعال فرد در شکل دهی به واقعیت های اجتماعی می پردازد.
این کتاب صرفاً یک بازخوانی از آثار پارسنز نیست، بلکه تلاشی است برای درک پیچیدگی های کنش اجتماعی در جوامع مدرن، به ویژه در چارچوب مسائل و چالش های جامعه ایران. نویسنده با تلفیق دیدگاه های نظری پارسنز و تحلیل های بومی، به دنبال ارائه چارچوبی برای فهم پویایی های اجتماعی و نقش کنشگر اجتماعی در آن است. این اثر برای جامعه شناسان، دانشجویان و علاقه مندان به نظریه اجتماعی، منبعی ارزشمند برای تعمق در ارتباط میان فرد و ساختار، و همچنین درک عمیق تر نظریه کارکردگرایی ساختاری و فراتر رفتن از آن به شمار می رود.
آشنایی با کتاب تالکت پارسنز و کنشگر اجتماعی
درباره عباس محمدی اصل نویسنده کتاب
عباس محمدی اصل، نویسنده کتاب «تالکت پارسنز و کنشگر اجتماعی»، از اندیشمندان برجسته و شناخته شده در حوزه جامعه شناسی ایران است. او با سال ها تجربه در تدریس و پژوهش، تسلط عمیقی بر نظریات کلاسیک و معاصر جامعه شناسی دارد. تخصص اصلی وی در تحلیل نظریه های اجتماعی و نقد آن ها در بستر مسائل جامعه ایرانی است. محمدی اصل پیش از این نیز آثار متعددی در زمینه های نظریه اجتماعی، جامعه شناسی سیاسی و جامعه شناسی فرهنگی منتشر کرده است که هر یک بازتاب دهنده رویکرد تحلیلی و انتقادی او هستند.
او با دقت و وسواس علمی، به سراغ پیچیده ترین مفاهیم جامعه شناسی می رود و تلاش می کند آن ها را به زبانی شیوا و قابل فهم برای مخاطبان ایرانی توضیح دهد. رویکرد او در این کتاب نشان می دهد که چگونه می توان نظریات غربی را بومی سازی کرد و از آن ها برای فهم بهتر واقعیت های اجتماعی داخلی بهره برد. محمدی اصل در این اثر، با نگاهی تازه به پارسنز، به دنبال پر کردن خلأهای نظری در شناخت کنشگری اجتماعی در ایران است و از این رو، جایگاه ویژه ای در میان جامعه شناسان معاصر ایرانی دارد.
محورهای اصلی کتاب تالکت پارسنز و کنشگر اجتماعی
کتاب «تالکت پارسنز و کنشگر اجتماعی» بر چندین محور اصلی استوار است که آن را به اثری منحصربه فرد تبدیل کرده است. نخستین محور، بازخوانی و تحلیل دقیق نظریه کنش اجتماعی تالکت پارسنز است. نویسنده با کندوکاو در ریشه های فکری پارسنز و آثار کلیدی او، تلاش می کند تا ابعاد کمتر دیده شده از نظریه کنش را برجسته سازد.
محور دوم، نقد و ارزیابی نظریه پارسنز با تمرکز بر مفهوم کنشگر است. محمدی اصل به این پرسش می پردازد که آیا نظریه پارسنز، با وجود تأکید بر ساختار و کارکرد، فضایی برای کنشگری مستقل و خلاقانه فرد باقی می گذارد؟ سومین محور، بومی سازی و بازاندیشی مفاهیم پارسنز در بستر جامعه ایران است. نویسنده تلاش می کند تا نظریه پارسنز را از حالت انتزاعی خارج کرده و آن را به ابزاری برای تحلیل تحولات اجتماعی، سیاسی و فرهنگی در ایران تبدیل کند. این کتاب به رابطه پیچیده میان فرد و ساختار، و همچنین چگونگی شکل گیری کنش های اجتماعی در مواجهه با سیستم های موجود می پردازد.
اهمیت مطالعه این کتاب برای جامعه شناسان
مطالعه کتاب «تالکت پارسنز و کنشگر اجتماعی» برای جامعه شناسان از اهمیت ویژه ای برخوردار است. این اثر نه تنها به درک عمیق تر یکی از پیچیده ترین نظریه های جامعه شناسی کلاسیک، یعنی نظریه تالکت پارسنز، کمک می کند، بلکه راه را برای بازاندیشی و نقد آن نیز هموار می سازد. جامعه شناسان اغلب با چالش تطبیق نظریات جهانی با واقعیت های محلی مواجه هستند و این کتاب نمونه ای موفق از این تطبیق است.
این کتاب به جامعه شناسان ابزاری تحلیلی می دهد تا بتوانند رابطه پیچیده میان فرد و ساختار را با نگاهی نو بررسی کنند. همچنین، برای دانشجویان و پژوهشگران، این اثر می تواند منبعی الهام بخش برای انجام تحقیقات انتقادی و بین رشته ای باشد. در نهایت، این کتاب به غنای ادبیات جامعه شناسی ایران می افزاید و گفت وگوی علمی میان نظریه های جهانی و مسائل بومی را تقویت می کند، که برای توسعه دانش جامعه شناسی در کشور حیاتی است. این اثر همچنین به شناخت بهتر تحولات اجتماعی و سیاسی در ایران کمک می کند و نقش نظریه جامعه شناسی در فهم آن ها را برجسته می سازد.
تالکت پارسنز نظریه پرداز بزرگ جامعه شناسی
نگاهی به زندگی و آثار تالکت پارسنز
تالکت پارسنز (۱۸۸۲-۱۹۷۹) یکی از تأثیرگذارترین و در عین حال بحث برانگیزترین جامعه شناسان قرن بیستم به شمار می رود. او در آمریکا متولد شد و تحصیلات خود را در زیست شناسی، اقتصاد و جامعه شناسی در دانشگاه های مختلف از جمله مدرسه اقتصاد لندن و دانشگاه هایدلبرگ آلمان پی گرفت. آشنایی او با آثار ماکس وبر، امیل دورکیم و ویلفردو پاره تو، پایه های فکری نظریه جامع او را بنا نهاد. پارسنز بخش عمده ای از عمر دانشگاهی خود را در دانشگاه هاروارد گذراند و به یکی از چهره های اصلی مکتب کارکردگرایی ساختاری تبدیل شد.
مهم ترین آثار او شامل «ساختار کنش اجتماعی» (The Structure of Social Action) که در آن به سنت های فکری کلاسیک می پردازد، و «نظام اجتماعی» (The Social System) که در آن نظریه کارکردگرایی خود را بسط می دهد، هستند. پارسنز تلاش کرد تا یک نظریه جامع برای تحلیل جوامع بشری ارائه دهد که بتواند تمامی سطوح اجتماعی را از کنش فردی تا نظام های کلان در بر گیرد. این تلاش او را به یکی از نظریه پردازان اصلی جامعه شناسی مدرن تبدیل کرد و آثارش تا به امروز مورد بحث و بررسی قرار می گیرند.
اصول کارکردگرایی ساختاری از دید پارسنز
کارکردگرایی ساختاری، رویکرد نظری مسلط تالکت پارسنز، جامعه را به مثابه یک نظام پیچیده متشکل از اجزای به هم پیوسته می بیند که هر جزء کارکردی خاص برای حفظ تعادل و پایداری کل نظام ایفا می کند. از دیدگاه پارسنز، جامعه برای بقا و عملکرد مؤثر خود نیازمند برآورده ساختن چهار نیاز اساسی یا کارکرد است که او آن ها را در مدل «AGIL» خلاصه می کند: سازگاری (Adaptation)، دستیابی به هدف (Goal Attainment)، یکپارچگی (Integration) و حفظ الگو (Latency یا Pattern Maintenance).
سازگاری به توانایی نظام برای انطباق با محیط و بهره برداری از منابع اشاره دارد. دستیابی به هدف، توانایی نظام برای تعریف و پیگیری اهداف جمعی است. یکپارچگی به هماهنگی و انسجام درونی اجزای نظام مربوط می شود و حفظ الگو نیز به انتقال و حفظ ارزش ها و هنجارهای فرهنگی از نسلی به نسل دیگر می پردازد. پارسنز معتقد بود که این کارکردها توسط نهادهای اجتماعی مختلفی مانند خانواده، اقتصاد، دولت و دین انجام می شوند و اختلال در هر یک از آن ها می تواند به بی نظمی در کل نظام منجر شود. این رویکرد به تحلیل ساختاری و نقش نهادها در پایداری اجتماعی می پردازد.
نظریه کنش اجتماعی در اندیشه تالکت پارسنز
نظریه کنش اجتماعی یکی از اولین و بنیادی ترین مفاهیم در اندیشه تالکت پارسنز است که در کتاب «ساختار کنش اجتماعی» به تفصیل به آن می پردازد. پارسنز کنش اجتماعی را واحد بنیادین تحلیل در جامعه شناسی می دانست و آن را فراتر از صرفاً رفتاری مکانیکی یا واکنشی به محرک ها تعریف می کرد. از نظر او، هر کنش اجتماعی از چهار عنصر اصلی تشکیل شده است: کنشگر (Actor)، موقعیت (Situation)، اهداف (Ends) و وسایل (Means).
کنشگر به فرد یا گروهی اشاره دارد که کنش را انجام می دهد. موقعیت شامل شرایط محیطی و اجتماعی است که کنش در آن اتفاق می افتد. اهداف، مقصود و نیت کنشگر از انجام کنش هستند و وسایل نیز ابزارهایی هستند که کنشگر برای رسیدن به اهداف خود به کار می گیرد. پارسنز تأکید داشت که کنش اجتماعی همواره در چارچوب هنجارها و ارزش های فرهنگی صورت می گیرد و کنشگر در انتخاب اهداف و وسایل خود، تا حدی از این هنجارها و ارزش ها تأثیر می پذیرد. این نگاه به کنش، آن را در بستری از معنا و ارزش قرار می دهد و از نگاه صرفاً رفتارگرایانه متمایز می سازد.
مفهوم کنشگر اجتماعی در اندیشه پارسنز و دیدگاه محمدی اصل
تعریف کنشگر اجتماعی از منظر پارسنز
از منظر تالکت پارسنز، کنشگر اجتماعی موجودی است که در چارچوب یک نظام اجتماعی قرار دارد و کنش های او عمدتاً تحت تأثیر هنجارها و ارزش های مشترک آن نظام شکل می گیرد. پارسنز کنشگر را نه به عنوان یک عامل کاملاً مستقل و خودبنیاد، بلکه به عنوان جزئی از یک سیستم بزرگ تر می بیند که نقش ها و وظایف مشخصی را بر عهده دارد. او معتقد بود که کنش های فردی، هرچند دارای جنبه های ارادی هستند، اما در نهایت به سمت حفظ تعادل و یکپارچگی نظام اجتماعی سوق پیدا می کنند.
پارسنز در نظریه کنش خود، به جنبه های شناختی و ارادی کنشگر نیز می پردازد، اما تأکید اصلی او بر چگونگی درونی سازی هنجارها و ارزش ها توسط کنشگر است که منجر به همسویی رفتارهای او با انتظارات اجتماعی می شود. به عبارت دیگر، کنشگر از دید پارسنز، موجودی است که تحت تأثیر فرآیند اجتماعی شدن، تمایل دارد تا با ساختارهای موجود سازگار شود و به حفظ نظم اجتماعی کمک کند. این دیدگاه، انتقادات بسیاری را نیز در پی داشته است، به خصوص از سوی کسانی که معتقدند پارسنز نقش عاملیت و خلاقیت فرد را نادیده گرفته است.
بررسی رابطه فرد و ساختار در نظریه پارسنز
رابطه فرد و ساختار یکی از مهم ترین چالش ها در نظریه جامعه شناسی است و تالکت پارسنز رویکرد خاص خود را در این زمینه ارائه داده است. در نظریه پارسنز، ساختار اجتماعی نقش غالب و تعیین کننده ای ایفا می کند. او معتقد بود که کنش های فردی عمدتاً توسط ساختارها، نهادها، هنجارها و ارزش های حاکم بر جامعه شکل می گیرند و محدود می شوند. فرد در این دیدگاه، به نوعی «محصول» جامعه است که از طریق فرآیند اجتماعی شدن، هنجارها را درونی می کند و نقش های اجتماعی را می پذیرد.
پارسنز تأکید زیادی بر همسویی ارزش ها (value consensus) داشت که به معنای پذیرش و درونی سازی ارزش های مشترک توسط افراد جامعه است. این همسویی، به عقیده او، پایه و اساس نظم اجتماعی و پایداری سیستم است. در این چارچوب، عاملیت فردی (agency) به معنای توانایی فرد برای عمل مستقل و خلاقانه، تا حد زیادی تحت الشعاع الزامات ساختاری قرار می گیرد. منتقدان پارسنز اغلب او را به «جبرگرایی ساختاری» و نادیده گرفتن توانایی فرد در تغییر و تحول ساختارها متهم کرده اند. با این حال، پارسنز خود معتقد بود که حتی در چارچوب ساختارها نیز انتخاب ها و تصمیمات فردی وجود دارد.
تحلیل نقش کنشگر از دیدگاه عباس محمدی اصل
عباس محمدی اصل در کتاب خود، به تحلیل دقیق نقش کنشگر اجتماعی می پردازد و دیدگاه تالکت پارسنز را با نگاهی نقادانه مورد بازبینی قرار می دهد. او معتقد است که با وجود اهمیت نظریه پارسنز در تبیین نظم اجتماعی، این نظریه در تبیین نقش فعال و خلاقانه کنشگر دچار کاستی هایی است. محمدی اصل تلاش می کند تا از چارچوب نسبتاً جبرگرایانه پارسنز فراتر رفته و جایگاه کنشگر را به عنوان عاملی پویا و تأثیرگذار در تحولات اجتماعی برجسته سازد.
او با تکیه بر سنت های فکری دیگر در جامعه شناسی، مانند نظریه های کنش متقابل نمادین یا نظریه های پسا ساختارگرایانه، به دنبال بازتعریف کنشگر است. از دیدگاه محمدی اصل، کنشگر نه تنها تابع ساختارهاست، بلکه قادر است با تفسیر، بازتولید و حتی تغییر هنجارها و ارزش ها، بر ساختارهای موجود تأثیر بگذارد. این دیدگاه، به ویژه در تحلیل جوامعی که در حال تحول سریع هستند و کنش های اجتماعی در آن ها نقش محوری دارند، از اهمیت بالایی برخوردار است. محمدی اصل با این رویکرد، به دنبال اعطای عاملیت بیشتری به فرد و برجسته سازی نقش او در شکل دهی به نظم اجتماعی است.
کتاب «تالکت پارسنز و کنشگر اجتماعی» نه تنها به تحلیل عمیق نظریه پارسنز می پردازد، بلکه با رویکردی انتقادی، جایگاه کنشگر را در ساختارهای اجتماعی ایران بازتعریف می کند و بر اهمیت عاملیت فرد در تحولات اجتماعی تأکید می ورزد.
نقد و ارزیابی نظریه پارسنز در کتاب
نقاط قوت و ضعف نظریه پارسنز
نظریه تالکت پارسنز، با وجود تأثیرگذاری بی بدیل خود، همواره با نقاط قوت و ضعف متعددی همراه بوده است. از جمله نقاط قوت نظریه او می توان به جامعیت و تلاش برای ارائه یک چارچوب نظری کلان برای تحلیل جامعه اشاره کرد. مدل AGIL و مفهوم سیستم اجتماعی، ابزارهای تحلیلی قدرتمندی را برای درک چگونگی حفظ نظم و پایداری در جوامع فراهم می آورند. پارسنز توانست مفاهیم را از سنت های مختلف جامعه شناسی گردآوری کرده و آن ها را در یک ساختار منسجم ارائه دهد.
با این حال، نظریه پارسنز نقاط ضعف قابل توجهی نیز دارد. یکی از مهم ترین انتقادات، «جبرگرایی ساختاری» و نادیده گرفتن عاملیت فردی است. منتقدان معتقدند که پارسنز بیش از حد بر همسویی ارزش ها و نقش های اجتماعی تأکید کرده و به توانایی فرد برای تغییر و مقاومت در برابر ساختارها بی توجه بوده است. همچنین، نظریه او به دلیل ماهیت محافظه کارانه اش و دشواری در تبیین تغییرات اجتماعی و تعارضات، مورد انتقاد قرار گرفته است. پیچیدگی زبان و انتزاعی بودن مفاهیم نیز از دیگر نقاط ضعف این نظریه محسوب می شود که فهم آن را برای بسیاری دشوار می سازد.
رویکرد انتقادی عباس محمدی اصل
عباس محمدی اصل در کتاب خود، رویکردی انتقادی و در عین حال سازنده نسبت به نظریه تالکت پارسنز اتخاذ می کند. او هرچند به اهمیت و جایگاه پارسنز در تاریخ اندیشه جامعه شناسی اذعان دارد، اما تلاش می کند تا کاستی های نظریه او را، به ویژه در زمینه تبیین کنشگری و عاملیت، برجسته سازد. محمدی اصل معتقد است که پارسنز با تمرکز بیش از حد بر نظام و کارکرد، به نوعی کنشگر را در قالب ساختارها محصور کرده و از پتانسیل های خلاقانه و تغییرآفرین او غافل شده است.
یکی از محورهای اصلی نقد محمدی اصل، مسئله «نظم» در اندیشه پارسنز است. او می پرسد که آیا نظم اجتماعی تنها از طریق همسویی و انطباق با ساختارها حاصل می شود، یا اینکه کنش های فردی و جمعی نیز می توانند به بازتولید یا حتی دگرگونی نظم موجود منجر شوند؟ محمدی اصل به دنبال ارائه تصویری واقع بینانه تر از کنشگر است که نه صرفاً منفعل و تابع ساختار، بلکه موجودی فعال و دارای اراده است که می تواند در فرآیندهای اجتماعی نقش آفرین باشد. این رویکرد انتقادی، به غنای مباحث نظری در جامعه شناسی ایران می افزاید و راه را برای تحلیل کنشگری در بستر بومی هموار می کند.
بازبینی مفاهیم پارسنز در بستر جامعه ایران
یکی از نوآورانه ترین جنبه های کتاب عباس محمدی اصل، بازبینی و بومی سازی مفاهیم تالکت پارسنز در بستر جامعه ایران است. او تلاش می کند تا نظریه انتزاعی پارسنز را به ابزاری کاربردی برای تحلیل واقعیت های اجتماعی، سیاسی و فرهنگی ایران تبدیل کند. این بازبینی شامل بررسی چگونگی عملکرد کارکردگرایی ساختاری در جامعه ای با ویژگی های خاص ایران، مانند نقش پررنگ دین، ساختارهای سنتی، و تحولات سریع اجتماعی است.
محمدی اصل به این پرسش می پردازد که آیا مفاهیمی مانند «همسویی ارزشی» یا «نظام اجتماعی» پارسنز، در جامعه ای مانند ایران که با تنوع فرهنگی و تعارضات اجتماعی مواجه است، قابل انطباق هستند؟ او با نگاهی انتقادی، به دنبال کشف این است که چگونه می توان از چارچوب پارسنز برای فهم پویایی های جامعه ایران استفاده کرد، در حالی که از جبرگرایی های آن پرهیز شود. این بخش از کتاب اهمیت زیادی دارد، چرا که به جامعه شناسان ایرانی کمک می کند تا با اتکا به نظریات کلاسیک، به تحلیل های بومی تر و دقیق تری از مسائل جامعه خود دست یابند و ساختار اجتماعی ایران را بهتر درک کنند.
بازتاب کنشگری اجتماعی در جامعه معاصر
کاربرد نظریه پارسنز در فهم کنشگری امروز
با وجود انتقادات فراوان به نظریه تالکت پارسنز، به ویژه در مورد نادیده گرفتن عاملیت و تغییر اجتماعی، هنوز هم می توان از برخی جنبه های نظریه او برای فهم کنشگری در جامعه معاصر بهره برد. اگرچه پارسنز بر حفظ نظم و تعادل سیستم تأکید داشت، اما مفهوم کنش اجتماعی او، که بر اساس انتخاب های هنجاری و ارزشی شکل می گیرد، می تواند در تحلیل چگونگی درونی سازی ارزش ها و تأثیر آن ها بر رفتار افراد مفید باشد.
در واقع، حتی کنش های اعتراضی یا تغییرآفرین نیز اغلب در پاسخ به هنجارها و ارزش های نقض شده یا برای دستیابی به اهداف خاصی صورت می گیرند که می تواند با چارچوب اولیه پارسنز از کنش پیوند یابد. همچنین، مدل کارکردگرایی او می تواند به ما کمک کند تا بفهمیم چگونه کنش های فردی و گروهی به هم مرتبط می شوند و چگونه می توانند به حفظ یا تغییر کارکردهای یک نظام اجتماعی کمک کنند. از این منظر، نظریه پارسنز می تواند به عنوان یک نقطه شروع برای تحلیل های پیچیده تر از کنش اجتماعی در جوامع مدرن به کار رود و بستر لازم را برای درک تحولات فراهم آورد.
جایگاه کنشگر اجتماعی در تحولات کنونی
در جامعه معاصر، به ویژه در عصر ارتباطات و اطلاعات، جایگاه کنشگر اجتماعی بیش از هر زمان دیگری برجسته شده است. تحولات اخیر در سراسر جهان نشان می دهد که افراد و گروه های اجتماعی، از طریق کنش های فردی و جمعی، توانایی بالایی در شکل دهی به رویدادها، اعتراض به نابرابری ها و حتی تغییر مسیر تاریخ دارند. این کنشگری می تواند در اشکال متنوعی از جمله جنبش های اجتماعی، فعالیت های مدنی، کنش های مجازی و حتی تغییرات در الگوهای مصرف و سبک زندگی نمود پیدا کند.
کتاب عباس محمدی اصل با برجسته سازی نقش کنشگر، به ما کمک می کند تا از نگاه صرفاً ساختارگرا فراتر رفته و به عاملیت افراد در ایجاد تغییرات توجه کنیم. در دنیای امروز، که شبکه های اجتماعی و فناوری های نوین به افراد امکان می دهند تا با سرعت بیشتری سازمان دهی شده و کنش های جمعی را شکل دهند، فهم دقیق جایگاه کنشگر اجتماعی برای تحلیل پویایی های جامعه ضروری است. این دیدگاه، به ویژه در مواجهه با چالش های جهانی مانند تغییرات اقلیمی، نابرابری های اقتصادی و مسائل هویتی، اهمیت فزاینده ای پیدا می کند و نشان می دهد که چگونه کنش های کوچک می توانند به تغییرات بزرگ منجر شوند.
در جامعه معاصر، به ویژه در عصر ارتباطات، جایگاه کنشگر اجتماعی بیش از هر زمان دیگری برجسته شده است؛ افراد و گروه ها با کنش های فردی و جمعی، توانایی بالایی در شکل دهی به رویدادها و تغییر مسیر تاریخ دارند.
لیست سوالات متداول
کتاب عباس محمدی اصل چه تفاوتی با سایر تحلیل ها از پارسنز دارد؟
کتاب عباس محمدی اصل با رویکردی انتقادی و بومی سازی شده، به تفاوت های اساسی در تحلیل پارسنز می پردازد. این اثر بر خلاف بسیاری از تحلیل های رایج، صرفاً به توضیح نظریه پارسنز نمی پردازد، بلکه با تمرکز بر مفهوم کنشگر اجتماعی، به نقد و بازبینی آن در بستر جامعه ایران می پردازد و به دنبال پر کردن خلأهای نظری در تبیین عاملیت فرد است.
دیدگاه تالکت پارسنز درباره تغییرات اجتماعی چیست؟
تالکت پارسنز در نظریه کارکردگرایی ساختاری خود، بیشتر بر حفظ نظم و تعادل اجتماعی تأکید داشت. او تغییرات اجتماعی را عمدتاً به عنوان فرآیندهای انطباقی و تدریجی می دید که به منظور حفظ پایداری سیستم صورت می گیرند و کمتر به تغییرات انقلابی یا تعارضات ریشه ای می پرداخت.
آیا نظریه پارسنز برای کنشگری اجتماعی امروز کاربرد دارد؟
با وجود انتقادات به نظریه پارسنز در مورد نادیده گرفتن عاملیت، برخی جنبه های آن همچنان می تواند برای فهم کنشگری امروز کاربرد داشته باشد. به عنوان مثال، چارچوب او در مورد درونی سازی هنجارها و نقش نهادها در شکل دهی به کنش ها، می تواند در تحلیل پایداری و واکنش های سیستماتیک به تغییرات مفید باشد.
عباس محمدی اصل در این کتاب چه نقدی به پارسنز وارد کرده است؟
عباس محمدی اصل در این کتاب، به نقد جبرگرایی ساختاری پارسنز می پردازد. او معتقد است که پارسنز با تأکید بیش از حد بر سیستم و کارکرد، نقش فعال و خلاقانه کنشگر اجتماعی را در ایجاد تغییرات نادیده گرفته است و به دنبال اعطای عاملیت بیشتر به فرد در فرآیندهای اجتماعی است.
مفهوم کنشگر اجتماعی در این کتاب چگونه تعریف می شود؟
در این کتاب، مفهوم کنشگر اجتماعی فراتر از تعریف نسبتاً منفعل پارسنز بازتعریف می شود. نویسنده کنشگر را نه تنها تابعی از ساختارها می داند، بلکه بر توانایی او در تفسیر، بازتولید و حتی تغییر هنجارها و ارزش ها تأکید می کند و به او نقش فعالی در شکل دهی به واقعیت های اجتماعی می بخشد.
آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "خلاصه کتاب تالکت پارسنز و کنشگر اجتماعی ( نویسنده عباس محمدی اصل )" هستید؟ با کلیک بر روی کتاب، به دنبال مطالب مرتبط با این موضوع هستید؟ با کلیک بر روی دسته بندی های مرتبط، محتواهای دیگری را کشف کنید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "خلاصه کتاب تالکت پارسنز و کنشگر اجتماعی ( نویسنده عباس محمدی اصل )"، کلیک کنید.