اصطلاحات انگلیسی ارز دیجیتال | راهنمای جامع برای تریدرها

اصطلاحات انگلیسی ارز دیجیتال
جهان ارزهای دیجیتال، با پیچیدگی ها و نوآوری های بی وقفه خود، زبانی خاص و منحصر به فرد دارد که عمدتاً ریشه در اصطلاحات انگلیسی دارد. تسلط بر این واژگان برای هر کسی که می خواهد در این عرصه فعالیت کند، از تریدرها و سرمایه گذاران گرفته تا علاقه مندان به بلاکچین و وب 3، ضروری است. این مقاله به عنوان یک منبع جامع و کاربردی، شما را با اصطلاحات رایج و تخصصی این حوزه آشنا می کند و با ارائه تعریف دقیق و مثال های کاربردی، درک عمیق تری از زبان رمزارزها به شما می بخشد.
در دنیای پرشتاب امروزی، ارزهای دیجیتال و فناوری بلاکچین به سرعت در حال تغییر و تحول هستند و نقشی فزاینده در اقتصاد جهانی ایفا می کنند. با این حال، بسیاری از منابع اصلی، اخبار، تحلیل ها و جوامع فعال در این حوزه به زبان انگلیسی هستند. از همین رو، آشنایی با اصطلاحات انگلیسی ارز دیجیتال نه تنها یک مزیت، بلکه یک ضرورت برای درک صحیح و به روز ماندن در این فضا است. این مقاله با هدف رفع این نیاز، فهرستی جامع از واژگان کلیدی را از مفاهیم پایه تا پیشرفته، به همراه تلفظ تقریبی، معنی فارسی، تعریف مختصر و مثال های کاربردی ارائه می دهد تا به شما کمک کند با اطمینان بیشتری در این اکوسیستم پیچیده حرکت کنید و دانش زبانی و تخصصی خود را همزمان تقویت نمایید.
اصطلاحات پایه و مفاهیم اساسی ارز دیجیتال
آشنایی با اصطلاحات پایه ای، سنگ بنای درک دنیای ارزهای دیجیتال است. این بخش به شما کمک می کند تا با مفاهیم بنیادی این فناوری آشنا شوید و درک درستی از ماهیت و عملکرد آن به دست آورید. هر اصطلاح با دقت تعریف شده و با مثال های عملی همراه است تا یادگیری را آسان تر کند.
اصطلاح انگلیسی | تلفظ تقریبی | معنی فارسی | تعریف مختصر | مثال انگلیسی با ترجمه فارسی |
---|---|---|---|---|
Cryptocurrency | کریپتوکارنسی | ارز دیجیتال/رمز ارز | نوعی ارز دیجیتال که برای امنیت از رمزنگاری استفاده می کند و اغلب غیرمتمرکز است. |
Many people are investing in cryptocurrency to diversify their portfolios. بسیاری از افراد در ارزهای دیجیتال سرمایه گذاری می کنند تا سبد سرمایه گذاری خود را متنوع کنند. |
Blockchain | بلاکچین | زنجیره بلوکی | یک دفتر کل توزیع شده و غیرمتمرکز که تراکنش ها را به صورت امن و غیرقابل تغییر ثبت می کند. |
Blockchain technology is revolutionizing the financial industry. فناوری بلاکچین در حال انقلابی در صنعت مالی است. |
Bitcoin | بیت کوین | بیت کوین | اولین و شناخته شده ترین ارز دیجیتال که در سال 2009 ایجاد شد. |
Bitcoin reached an all-time high price last year. قیمت بیت کوین سال گذشته به بالاترین حد خود رسید. |
Altcoin | آلت کوین | آلت کوین | هر ارز دیجیتالی به جز بیت کوین. |
Ethereum is one of the most popular altcoins after Bitcoin. اتریوم یکی از محبوب ترین آلت کوین ها پس از بیت کوین است. |
Ethereum | اتریوم | اتریوم | یک پلتفرم بلاکچینی متن باز با قابلیت قراردادهای هوشمند و ارز دیجیتال بومی اتر (ETH). |
Ethereum allows developers to build decentralized applications. اتریوم به توسعه دهندگان اجازه می دهد برنامه های غیرمتمرکز ایجاد کنند. |
Decentralization | دی سنترالیزیشن | غیرمتمرکزسازی | فرایند توزیع قدرت و کنترل از یک نهاد مرکزی به یک شبکه گسترده تر. |
Decentralization reduces the risk of a single point of failure. غیرمتمرکزسازی خطر یک نقطه شکست را کاهش می دهد. |
Mining | ماینینگ | استخراج | فرایند تأیید تراکنش ها و افزودن بلوک های جدید به بلاکچین با استفاده از قدرت محاسباتی. |
Mining Bitcoin requires significant computational power. استخراج بیت کوین نیاز به قدرت محاسباتی زیادی دارد. |
Wallet | والت | کیف پول (دیجیتال) | نرم افزار یا سخت افزاری برای ذخیره، ارسال و دریافت ارزهای دیجیتال. |
Store your cryptocurrencies in a secure wallet. ارزهای دیجیتال خود را در یک کیف پول امن نگهداری کنید. |
Private Key | پرایوت کی | کلید خصوصی | یک رشته کاراکتر رمزنگاری شده که به شما امکان دسترسی و مدیریت ارزهای دیجیتال را می دهد. |
Never share your private key with anyone. هرگز کلید خصوصی خود را با کسی به اشتراک نگذارید. |
Public Key | پابلیک کی | کلید عمومی | آدرسی که می توانید برای دریافت ارز دیجیتال با دیگران به اشتراک بگذارید. |
You can share your public key to receive payments. می توانید کلید عمومی خود را برای دریافت پرداخت ها به اشتراک بگذارید. |
Exchange | اکسچنج | صرافی | پلتفرمی که به کاربران امکان خرید و فروش ارزهای دیجیتال را می دهد. |
You can buy and sell cryptocurrencies on an exchange. شما می توانید ارزهای دیجیتال را در یک صرافی بخرید و بفروشید. |
Transaction | ترنزکشن | تراکنش | هرگونه انتقال ارز دیجیتال از یک آدرس به آدرس دیگر که در بلاکچین ثبت می شود. |
Each Bitcoin transaction is recorded on the blockchain. هر تراکنش بیت کوین در بلاکچین ثبت می شود. |
Peer-to-Peer (P2P) | پیر تو پیر | همتا به همتا/نقطه به نقطه | انتقال مستقیم دارایی ها بین کاربران بدون نیاز به واسطه مرکزی. |
Peer-to-peer transactions eliminate the need for intermediaries. تراکنش های همتا به همتا نیاز به واسطه ها را از بین می برد. |
Address | ادرس | آدرس (کیف پول) | یک رشته منحصر به فرد از حروف و اعداد که برای ارسال یا دریافت ارز دیجیتال استفاده می شود. |
Send Bitcoin to my wallet address. بیت کوین را به آدرس کیف پول من ارسال کنید. |
Fiat Currency | فیات کارنسی | ارز فیات | ارزهای قانونی صادر شده توسط دولت ها، مانند دلار، یورو یا ریال. |
Fiat currencies like the US Dollar are regulated by governments. ارزهای فیات مانند دلار آمریکا توسط دولت ها تنظیم می شوند. |
Token | توکن | توکن | نوعی دارایی دیجیتال که روی بلاکچین دیگری (مثل اتریوم) ساخته شده و کاربرد خاصی دارد. |
Each token represents a specific utility or asset on the blockchain. هر توکن نماینده یک کاربرد یا دارایی خاص در بلاکچین است. |
Coin | کوین | کوین | یک ارز دیجیتال مستقل که بلاکچین مخصوص به خود را دارد. |
Bitcoin is a coin because it has its own blockchain. بیت کوین یک کوین است زیرا بلاکچین مخصوص به خود را دارد. |
Node | نود | گره | رایانه ای که به شبکه بلاکچین متصل است و نسخه ای از دفتر کل را نگهداری می کند. |
Every full node helps secure the network by validating transactions. هر گره کامل با تأیید تراکنش ها به امنیت شبکه کمک می کند. |
Consensus Mechanism | کانسنسس مکانیزم | مکانیزم اجماع | روشی که شبکه بلاکچین برای توافق بر سر صحت تراکنش ها و وضعیت دفتر کل استفاده می کند. |
Proof of Work and Proof of Stake are common consensus mechanisms. اثبات کار و اثبات سهام از مکانیزم های اجماع رایج هستند. |
Proof of Work (PoW) | پروف آو ورک | اثبات کار | مکانیزم اجماع که ماینرها برای تأیید تراکنش ها و ایجاد بلوک های جدید مسائل ریاضی حل می کنند. |
Bitcoin uses the Proof of Work consensus mechanism. بیت کوین از مکانیزم اجماع اثبات کار استفاده می کند. |
Proof of Stake (PoS) | پروف آو استیک | اثبات سهام | مکانیزم اجماع که کاربران با استیک کردن (قفل کردن) دارایی های خود در شبکه، تراکنش ها را تأیید می کنند. |
Ethereum recently transitioned to the Proof of Stake mechanism. اتریوم اخیراً به مکانیزم اثبات سهام تغییر کرد. |
Ledger | لجر | دفتر کل | سابقه ای از تمام تراکنش ها که در بلاکچین به صورت عمومی ثبت می شود. |
The blockchain ledger is public and can be accessed by anyone. دفتر کل بلاکچین عمومی است و توسط هر کسی قابل دسترسی است. |
Block | بلاک | بلوک | مجموعه ای از تراکنش های تأییدشده که به زنجیره بلاکچین اضافه می شود. |
A new block is added to the Bitcoin blockchain approximately every 10 minutes. تقریباً هر 10 دقیقه یک بلوک جدید به بلاکچین بیت کوین اضافه می شود. |
Hash Rate | هش ریت | نرخ هش | توان محاسباتی کلی شبکه ماینینگ، که نشان دهنده قدرت و امنیت آن است. |
The higher the hash rate, the more secure the Bitcoin network becomes. هر چه نرخ هش بالاتر باشد، شبکه بیت کوین امن تر می شود. |
Genesis Block | جنسیس بلاک | بلوک پیدایش | اولین بلوک در یک بلاکچین که نقطه آغازین زنجیره است. |
The Genesis Block of Bitcoin was mined by Satoshi Nakamoto. بلوک پیدایش بیت کوین توسط ساتوشی ناکاموتو استخراج شد. |
اصطلاحات رایج در ترید و سرمایه گذاری
برای هر کسی که قصد فعالیت در بازار ارزهای دیجیتال را دارد، درک اصطلاحات مرتبط با ترید و سرمایه گذاری حیاتی است. این اصطلاحات به شما کمک می کنند تا تحلیل های بازار را بهتر درک کنید، استراتژی های معاملاتی را پیاده سازی کنید و با اطمینان بیشتری در فراز و نشیب های بازار کریپتو قدم بردارید.
اصطلاح انگلیسی | تلفظ تقریبی | معنی فارسی | تعریف مختصر | مثال انگلیسی با ترجمه فارسی |
---|---|---|---|---|
Bull Market | بول مارکت | بازار صعودی | دوره ای که قیمت دارایی ها در حال افزایش است و انتظار می رود روند صعودی ادامه یابد. |
The cryptocurrency market has been in a bull market for the past few months. بازار ارز دیجیتال در چند ماه گذشته در حالت صعودی بوده است. |
Bear Market | بر مارکت | بازار نزولی | دوره ای که قیمت دارایی ها در حال کاهش است و انتظار می رود روند نزولی ادامه یابد. |
Many investors become cautious during a bear market. بسیاری از سرمایه گذاران در طول یک بازار نزولی محتاط می شوند. |
Long Position | لانگ پوزیشن | موقعیت خرید | استراتژی معاملاتی که در آن انتظار می رود قیمت دارایی افزایش یابد و با خرید آن، سود کسب شود. |
Taking a long position means you expect the price of the asset to rise. گرفتن موقعیت خرید به این معنی است که شما انتظار دارید قیمت دارایی افزایش یابد. |
Short Position | شورت پوزیشن | موقعیت فروش | استراتژی معاملاتی که در آن انتظار می رود قیمت دارایی کاهش یابد و با فروش استقراضی، سود کسب شود. |
Investors take short positions when they expect the price to drop. سرمایه گذاران زمانی که انتظار کاهش قیمت دارند، موقعیت فروش می گیرند. |
Margin Trading | مارجین تریدینگ | معامله با مارجین | معامله با سرمایه قرض گرفته شده از صرافی، که امکان انجام معاملات بزرگ تر را فراهم می کند. |
Margin trading allows you to trade with borrowed funds. معامله با مارجین به شما اجازه می دهد با استفاده از وجوه قرضی معامله کنید. |
Leverage | لوریج / اهرم | اهرم | استفاده از سرمایه قرض گرفته شده برای افزایش پتانسیل سود یا زیان در معاملات. |
Leverage can amplify both gains and losses in trading. اهرم می تواند هم سود و هم زیان را در معامله ها افزایش دهد. |
Stop-Loss Order | استاپ لاس اوردر | دستور توقف ضرر | دستوری برای فروش یک دارایی در قیمتی مشخص، به منظور محدود کردن زیان. |
A stop-loss order helps minimize losses by selling the asset at a predetermined price. دستور توقف ضرر به کاهش زیان ها کمک می کند با فروش دارایی در قیمت تعیین شده. |
Limit Order | لیمیت اوردر | دستور محدود | دستوری برای خرید یا فروش یک دارایی در قیمتی خاص یا بهتر از آن. |
A limit order executes at a specific price or better. دستور محدود در یک قیمت خاص یا بهتر اجرا می شود. |
Market Order | مارکت اوردر | دستور بازار | دستوری برای خرید یا فروش فوری یک دارایی با بهترین قیمت موجود در بازار. |
A market order executes immediately at the current market price. دستور بازار بلافاصله در قیمت فعلی بازار اجرا می شود. |
Bid Price | بید پرایس | قیمت پیشنهاد (خرید) | بالاترین قیمتی که یک خریدار حاضر به پرداخت برای یک دارایی است. |
The bid price is the highest price a buyer is willing to pay for an asset. قیمت پیشنهاد بالاترین قیمتی است که یک خریدار مایل به پرداخت برای یک دارایی است. |
Ask Price | اسک پرایس | قیمت درخواست (فروش) | پایین ترین قیمتی که یک فروشنده حاضر به پذیرش برای یک دارایی است. |
The ask price is the lowest price a seller is willing to accept for an asset. قیمت درخواست پایین ترین قیمتی است که یک فروشنده مایل به پذیرش برای یک دارایی است. |
Spread | اسپرد | تفاوت قیمت خرید و فروش | اختلاف بین قیمت پیشنهاد خرید (Bid) و درخواست فروش (Ask) در بازار. |
The spread is the difference between the bid price and the ask price. تفاوت قیمت خرید و فروش، تفاوت بین قیمت پیشنهاد و قیمت درخواست است. |
Arbitrage | آربیتراژ | آربیتراژ | استفاده از تفاوت قیمت یک دارایی در بازارهای مختلف برای کسب سود. |
Arbitrage involves buying an asset in one market and selling it in another to profit from price differences. آربیتراژ شامل خرید یک دارایی در یک بازار و فروش آن در بازار دیگر برای سود بردن از تفاوت قیمت ها است. |
Volume (Trading Volume) | والیوم (تریدینگ والیوم) | حجم معاملات | مقدار کل یک دارایی که در یک دوره زمانی مشخص معامله شده است. |
High trading volume often indicates strong market interest. حجم معاملات بالا اغلب نشان دهنده علاقه شدید بازار است. |
Market Cap (Market Capitalization) | مارکت کپ (مارکت کپیتالیزیشن) | ارزش بازار | ارزش کل یک ارز دیجیتال، که از حاصل ضرب قیمت فعلی در تعداد سکه های در گردش به دست می آید. |
Bitcoin has the largest market cap among all cryptocurrencies. بیت کوین بزرگترین ارزش بازار را در میان تمام ارزهای دیجیتال دارد. |
Liquidity | لیکوییدیتی | نقدینگی | میزان آسانی که یک دارایی می تواند بدون تأثیر قابل توجه بر قیمت، خریداری یا فروخته شود. |
High liquidity is crucial for efficient trading in any market. نقدینگی بالا برای معاملات کارآمد در هر بازاری حیاتی است. |
Volatility | ولاتلیتی | نوسان پذیری | میزان و سرعت تغییر قیمت یک دارایی در یک دوره زمانی مشخص. |
Cryptocurrencies are known for their high volatility. ارزهای دیجیتال به خاطر نوسان پذیری بالای خود شناخته شده اند. |
Diversification | دایورسیفیکیشن | تنوع بخشی | پخش سرمایه گذاری ها در دارایی های مختلف برای کاهش ریسک کلی. |
Diversification involves spreading investments across various assets to reduce risk. تنوع بخشی شامل پخش سرمایه گذاری ها در دارایی های مختلف برای کاهش ریسک است. |
ATH (All-Time High) | ای تی اچ (آل تایم های) | بالاترین قیمت تاریخ | بالاترین قیمتی که یک دارایی تا به حال به آن رسیده است. |
Bitcoin reached a new ATH last month. بیت کوین ماه گذشته به یک بالاترین قیمت تاریخی جدید رسید. |
ATL (All-Time Low) | ای تی ال (آل تایم لو) | پایین ترین قیمت تاریخ | پایین ترین قیمتی که یک دارایی تا به حال به آن رسیده است. |
Investors hope the altcoin doesn’t hit a new ATL. سرمایه گذاران امیدوارند آلت کوین به یک پایین ترین قیمت تاریخی جدید نرسد. |
Support Level | ساپورت لول | سطح حمایت | نقطه قیمتی که در آن یک دارایی تمایل به توقف کاهش قیمت و افزایش مجدد دارد. |
The support level is a price point where an asset tends to find buying interest. سطح حمایت نقطه قیمتی است که در آن یک دارایی تمایل به یافتن علاقه خرید دارد. |
Resistance Level | رزیستنس لول | سطح مقاومت | نقطه قیمتی که در آن یک دارایی تمایل به توقف افزایش قیمت و کاهش مجدد دارد. |
The resistance level is a price point where an asset tends to face selling pressure. سطح مقاومت نقطه قیمتی است که در آن یک دارایی تمایل به مواجهه با فشار فروش دارد. |
Candlestick Chart | کندل استیک چارت | نمودار شمعی | نوعی نمودار قیمتی که حرکات قیمت را در طول زمان با استفاده از شمع نمایش می دهد. |
Analyzing the candlestick chart can reveal important price patterns. تحلیل نمودار شمعی می تواند الگوهای قیمتی مهمی را آشکار کند. |
RSI (Relative Strength Index) | آر اس آی (ریلیتیو استرنگث ایندکس) | شاخص قدرت نسبی | یک شاخص مومنتوم که سرعت و تغییر حرکات قیمت را برای شناسایی شرایط خرید و فروش بیش از حد اندازه گیری می کند. |
The RSI suggests the asset is currently overbought. شاخص قدرت نسبی نشان می دهد دارایی در حال حاضر بیش از حد خریده شده است. |
MACD (Moving Average Convergence Divergence) | مک دی (موینگ اوریج کانورجنس دایورجنس) | مکدی | یک شاخص پیرو روند مومنتوم که رابطه بین دو میانگین متحرک قیمت یک دارایی را نشان می دهد. |
The MACD crossover often signals a change in trend. کراس اوور مکدی اغلب نشانه ای از تغییر روند است. |
Portfolio | پورتفولیو | سبد سرمایه گذاری | مجموعه ای از دارایی های مالی (مانند ارزهای دیجیتال، سهام و غیره) که یک سرمایه گذار در اختیار دارد. |
A well-diversified portfolio can help manage investment risk. یک سبد سرمایه گذاری متنوع می تواند به مدیریت ریسک سرمایه گذاری کمک کند. |
Order Book | اوردر بوک | دفتر سفارشات | فهرستی از سفارشات خرید و فروش فعال برای یک دارایی در یک صرافی. |
The order book shows the current supply and demand for an asset. دفتر سفارشات عرضه و تقاضای فعلی یک دارایی را نشان می دهد. |
OHLC (Open, High, Low, Close) | او اچ ال سی | باز، بالا، پایین، بسته | چهار نقطه قیمتی مهم در یک دوره زمانی خاص برای یک دارایی (قیمت باز شدن، بالاترین، پایین ترین و بسته شدن). |
The OHLC values provide a summary of price action within a trading period. مقادیر باز، بالا، پایین، بسته خلاصه ای از عملکرد قیمت در یک دوره معاملاتی را ارائه می دهند. |
Pump and Dump (P&D) | پامپ اند دامپ | پامپ و دامپ | طرحی متقلبانه برای افزایش مصنوعی قیمت یک دارایی از طریق اطلاعات گمراه کننده و سپس فروش آن در اوج. |
Be careful of pump and dump schemes, as they can lead to significant losses. مراقب طرح های پامپ و دامپ باشید، زیرا می توانند منجر به زیان های قابل توجهی شوند. |
اصطلاحات پیشرفته و فنی بلاکچین
فراتر از مفاهیم پایه و معاملات، دنیای بلاکچین دارای اصطلاحات فنی و پیشرفته ای است که درک آن ها برای شناخت عمیق تر این فناوری ضروری است. این بخش به شما کمک می کند تا با جنبه های پیچیده تر معماری و عملکرد بلاکچین آشنا شوید.
اصطلاح انگلیسی | تلفظ تقریبی | معنی فارسی | تعریف مختصر | مثال انگلیسی با ترجمه فارسی |
---|---|---|---|---|
Smart Contract | اسمارت کانترکت | قرارداد هوشمند | قراردادهایی که کدهای آن ها بر روی بلاکچین ذخیره شده و به صورت خودکار اجرا می شوند. |
Smart contracts automatically execute when conditions are met. قراردادهای هوشمند به صورت خودکار هنگام برآورده شدن شرایط اجرا می شوند. |
DApp (Decentralized Application) | دی اپ (دی سنترالایزد اپلیکیشن) | برنامه غیرمتمرکز | برنامه های کاربردی که روی شبکه بلاکچین اجرا می شوند و کنترل مرکزی ندارند. |
Many new projects are developing DApps for various use cases. بسیاری از پروژه های جدید در حال توسعه برنامه های غیرمتمرکز برای موارد استفاده مختلف هستند. |
DAO (Decentralized Autonomous Organization) | دائو (دی سنترالایزد اتونومس اورگانیزیشن) | سازمان مستقل غیرمتمرکز | سازمانی که توسط قراردادهای هوشمند اداره می شود و تصمیم گیری ها به صورت جمعی توسط اعضا صورت می گیرد. |
Joining a DAO allows members to participate in governance decisions. پیوستن به یک سازمان مستقل غیرمتمرکز به اعضا امکان شرکت در تصمیمات حاکمیتی را می دهد. |
ICO (Initial Coin Offering) | آی سی او (اینیشیال کوین آفرینگ) | عرضه اولیه سکه | روشی برای جذب سرمایه که در آن یک پروژه ارز دیجیتال، توکن های جدید خود را به عموم می فروشد. |
The startup raised funds through an ICO. استارتاپ از طریق یک عرضه اولیه سکه سرمایه جذب کرد. |
IEO (Initial Exchange Offering) | آی ایی او (اینیشیال اکسچنج آفرینگ) | عرضه اولیه صرافی | مشابه ICO، اما با حمایت و نظارت یک صرافی ارز دیجیتال. |
Many projects prefer IEOs for increased credibility and reach. بسیاری از پروژه ها عرضه اولیه صرافی را برای افزایش اعتبار و دسترسی ترجیح می دهند. |
IDO (Initial DEX Offering) | آی دی او (اینیشیال دکس آفرینگ) | عرضه اولیه دکس | عرضه توکن های جدید بر روی یک صرافی غیرمتمرکز (DEX). |
The new DeFi project launched its IDO on a popular DEX. پروژه دیفای جدید عرضه اولیه دکس خود را در یک دکس محبوب راه اندازی کرد. |
Halving | هلوینگ | هاوینگ / نصف شدن پاداش استخراج | رویدادی که در آن پاداش استخراج بلوک های جدید در بلاکچین (مانند بیت کوین) نصف می شود. |
The next Bitcoin halving event is expected to occur in 2024. رویداد هاوینگ بعدی بیت کوین انتظار می رود در سال 2024 رخ دهد. |
Scalability | اسکیلابیلیتی | مقیاس پذیری | توانایی یک شبکه بلاکچین برای پردازش تعداد زیادی تراکنش در ثانیه، بدون افت عملکرد. |
Scalability is a major challenge for many blockchain networks. مقیاس پذیری یک چالش اصلی برای بسیاری از شبکه های بلاکچین است. |
Interoperability | اینترآپربلیتی | قابلیت همکاری | توانایی بلاکچین های مختلف برای ارتباط و تبادل اطلاعات با یکدیگر. |
Projects focused on interoperability aim to connect different blockchain ecosystems. پروژه های متمرکز بر قابلیت همکاری با هدف اتصال اکوسیستم های بلاکچینی مختلف فعالیت می کنند. |
Layer 1 & Layer 2 Solutions | لیر وان اند لیر تو سولوشنز | راه حل های لایه 1 و لایه 2 | لایه 1 به بلاکچین اصلی اشاره دارد؛ لایه 2 پروتکل هایی هستند که روی لایه 1 ساخته شده و مقیاس پذیری را افزایش می دهند. |
Layer 2 solutions are vital for improving the transaction speed of Layer 1 blockchains. راه حل های لایه 2 برای بهبود سرعت تراکنش های بلاکچین های لایه 1 حیاتی هستند. |
Sharding | شاردینگ | شاردینگ | تکنیکی برای تقسیم یک بلاکچین به بخش های کوچک تر (شاردها) برای افزایش مقیاس پذیری. |
Sharding aims to improve blockchain throughput by processing transactions in parallel. شاردینگ با پردازش موازی تراکنش ها، قصد دارد توان عملیاتی بلاکچین را بهبود بخشد. |
Lightning Network | لایتنینگ نتورک | شبکه لایتنینگ | یک پروتکل لایه 2 برای بیت کوین که امکان انجام تراکنش های سریع و کم هزینه را فراهم می کند. |
The Lightning Network is used for instant Bitcoin payments. شبکه لایتنینگ برای پرداخت های فوری بیت کوین استفاده می شود. |
Oracles | اوراکلز | اوراکل ها | سرویس های شخص ثالثی که داده های دنیای واقعی را به قراردادهای هوشمند روی بلاکچین منتقل می کنند. |
Oracles are essential for smart contracts that need external data. اوراکل ها برای قراردادهای هوشمندی که به داده های خارجی نیاز دارند، ضروری هستند. |
Cross-Chain Compatibility | کراس چین کامپتیبیلیتی | سازگاری بین زنجیره ای | قابلیت بلاکچین های مختلف برای تعامل و انتقال دارایی ها و داده ها بین یکدیگر. |
New protocols are focusing on achieving true cross-chain compatibility. پروتکل های جدید بر دستیابی به سازگاری بین زنجیره ای واقعی تمرکز دارند. |
Blockchain Trilemma | بلاکچین تری لما | سه گانه بلاکچین | چالش در دستیابی همزمان به مقیاس پذیری، امنیت و غیرمتمرکزسازی در یک بلاکچین. |
Solving the Blockchain Trilemma is a key goal for many developers. حل سه گانه بلاکچین یک هدف اصلی برای بسیاری از توسعه دهندگان است. |
Sidechain | سایدچین | سایدچین | یک بلاکچین جداگانه که به بلاکچین اصلی متصل است و می تواند برای افزایش مقیاس پذیری استفاده شود. |
Sidechains can offload transactions from the main chain to improve efficiency. سایدچین ها می توانند تراکنش ها را از زنجیره اصلی خارج کرده تا کارایی را بهبود بخشند. |
Rollups (Optimistic Rollups, Zk-Rollups) | رول آپز (آپتیمیستیک رول آپز، زی کی رول آپز) | رول آپ ها | راه حل های لایه 2 که تراکنش ها را خارج از بلاکچین اصلی پردازش کرده و سپس به صورت فشرده به آن ارسال می کنند. |
Rollups are gaining popularity as a solution for Ethereum’s scalability issues. رول آپ ها به عنوان راه حلی برای مشکلات مقیاس پذیری اتریوم محبوبیت پیدا می کنند. |
Delegated Proof of Stake (DPoS) | دلیگیتد پروف آو استیک | اثبات سهام نمایندگی شده | نوعی مکانیزم اجماع که در آن دارندگان توکن می توانند به نمایندگان رأی دهند تا بلوک ها را تأیید کنند. |
Many modern blockchains use Delegated Proof of Stake for faster consensus. بسیاری از بلاکچین های مدرن از اثبات سهام نمایندگی شده برای اجماع سریع تر استفاده می کنند. |
Merkle Tree | مرکل تری | درخت مرکل | ساختار داده ای در بلاکچین که برای تأیید کارآمد و امن داده ها استفاده می شود. |
The Merkle Tree ensures the integrity of transactions within a block. درخت مرکل یکپارچگی تراکنش ها را در یک بلوک تضمین می کند. |
Hashing Algorithm | هَشینگ اَلگوریتم | الگوریتم هش | تابعی ریاضی که داده ها را به یک رشته کاراکتر (هش) با طول ثابت تبدیل می کند. |
A secure hashing algorithm is crucial for blockchain security. یک الگوریتم هش امن برای امنیت بلاکچین حیاتی است. |
اصطلاحات جامعه، عامیانه و فرهنگی کریپتو
علاوه بر واژگان فنی، جامعه ارزهای دیجیتال دارای زبان و اصطلاحات عامیانه خاص خود است که در شبکه های اجتماعی، انجمن ها و گفتگوهای روزمره بین فعالان کریپتو رایج است. آشنایی با این عبارات، شما را به فضای فرهنگی این اکوسیستم نزدیک تر می کند.
اصطلاح انگلیسی | تلفظ تقریبی | معنی فارسی | تعریف مختصر | مثال انگلیسی با ترجمه فارسی |
---|---|---|---|---|
HODL (Holding On for Dear Life) | هودل | نگه داشتن با وجود نوسانات | نگه داشتن یک ارز دیجیتال برای بلندمدت، حتی در مواجهه با نوسانات شدید قیمت. |
During the market crash, many investors advised each other to HODL their assets. در طول سقوط بازار، بسیاری از سرمایه گذاران به یکدیگر توصیه می کردند که دارایی های خود را هودل کنند. |
FOMO (Fear Of Missing Out) | فومو | ترس از دست دادن فرصت | ترس از اینکه فرصت کسب سود از یک رشد قیمتی بزرگ را از دست بدهید و به همین دلیل دست به خریدهای عجولانه بزنید. |
Don’t let FOMO drive your investment decisions; always do your own research. اجازه ندهید فومو تصمیمات سرمایه گذاری شما را هدایت کند؛ همیشه تحقیقات خود را انجام دهید. |
FUD (Fear, Uncertainty, Doubt) | فاد | ترس، عدم قطعیت، تردید | انتشار اطلاعات منفی یا گمراه کننده درباره یک ارز دیجیتال به قصد کاهش قیمت آن. |
Don’t believe all the FUD you see on social media; it might be an attempt to manipulate the market. تمام فادهایی را که در شبکه های اجتماعی می بینید باور نکنید؛ ممکن است تلاشی برای دستکاری بازار باشد. |
To the Moon | تو د مون | به سمت ماه / رشد خیره کننده | عبارتی که برای توصیف افزایش شدید و چشمگیر قیمت یک ارز دیجیتال استفاده می شود. |
Everyone is hoping for Bitcoin to go to the moon this year. همه امیدوارند بیت کوین امسال به سمت ماه برود. |
When Lambo? | وِن لمبو؟ | کی لامبو؟ | سوالی کنایه آمیز که نشان دهنده انتظار کسب سودهای بسیار بزرگ از سرمایه گذاری در کریپتو است، به حدی که بتوانند یک لامبورگینی بخرند. |
After a good run, a trader might jokingly ask, When Lambo? پس از یک دوره رشد خوب، یک تریدر ممکن است به شوخی بپرسد: کی لامبو؟ |
REKT | رکت | فروپاشی کامل | شکست شدید مالی در معاملات، معمولاً به دلیل از دست دادن تمام سرمایه یا بخش بزرگی از آن. |
He got REKT after trying to trade with too much leverage. او بعد از تلاش برای معامله با اهرم بیش از حد، کاملاً فرو پاشید. |
Whale | ویل | نهنگ | سرمایه گذاری که مقادیر بسیار زیادی از یک ارز دیجیتال را در اختیار دارد و می تواند تأثیر قابل توجهی بر قیمت آن بگذارد. |
A large transaction from a whale can move the market significantly. یک تراکنش بزرگ از یک نهنگ می تواند بازار را به طور قابل توجهی جابجا کند. |
Bag Holder | بگ هولدر | دارنده کیسه / جا مانده | کسی که یک ارز دیجیتال را پس از کاهش شدید قیمت نگه داشته و در ضرر زیادی است. |
He became a bag holder after investing in a pump-and-dump scheme. او پس از سرمایه گذاری در یک طرح پامپ و دامپ، یک دارنده کیسه شد. |
Shill | شیل | تبلیغ کننده/تعریف کننده | کسی که به طور عمدی و گاهی اوقات برای منافع شخصی، یک ارز دیجیتال را تبلیغ می کند. |
Be wary of people who constantly shill a single coin without providing solid analysis. مراقب افرادی باشید که بدون ارائه تحلیل قوی، دائماً یک کوین را تبلیغ می کنند. |
Nocoiner | نوکوینر | بی کوینر | کسی که هیچ ارز دیجیتالی ندارد یا به پتانسیل آن اعتقادی ندارد. |
My friend is a complete nocoiner and thinks crypto is just a fad. دوست من یک بی کوینر تمام عیار است و فکر می کند کریپتو فقط یک مد زودگذر است. |
Maximalist (e.g., Bitcoin Maximalist) | ماکسیمالیست | حداکثرگرا | کسی که معتقد است فقط یک ارز دیجیتال (معمولاً بیت کوین) در بلندمدت موفق خواهد بود. |
A Bitcoin maximalist believes that only Bitcoin has true value and utility. یک حداکثرگرای بیت کوین بر این باور است که تنها بیت کوین ارزش و کاربرد واقعی دارد. |
Degen (Degenerate Gambler) | دیجن | قمارباز دیوانه | اصطلاحی عامیانه برای سرمایه گذارانی که ریسک های بسیار بالا و غیرمنطقی در معاملات کریپتو انجام می دهند. |
Some degens put all their money into high-risk meme coins. برخی از قماربازان دیوانه تمام پول خود را در میم کوین های پرخطر می گذارند. |
WAGMI (We Are Gonna Make It) | وَگمی | ما موفق می شویم | عبارتی مثبت و امیدبخش در جامعه کریپتو، به معنای ما به موفقیت خواهیم رسید. |
Despite the recent dip, the community is confident and keeps saying, WAGMI! علیرغم افت اخیر، جامعه اطمینان دارد و مدام می گوید: ما موفق می شویم! |
NGMI (Not Gonna Make It) | ان جی ام آی | موفق نمی شوی / موفق نخواهد شد | عبارتی منفی، معمولاً برای اشاره به پروژه ها یا سرمایه گذاری هایی که احتمال موفقیت کمی دارند. |
If you don’t diversify your portfolio, you are NGMI in the long run. اگر سبد سرمایه گذاری خود را متنوع نکنید، در درازمدت موفق نخواهید شد. |
GM (Good Morning – crypto variant) | جی ام | صبح بخیر (ورژن کریپتو) | سلامی رایج در جامعه کریپتو، برای ابراز خوش بینی به شروع یک روز جدید در بازار. |
The first thing I do every morning is check my portfolio and say GM to the crypto Twitter. اولین کاری که هر صبح می کنم، چک کردن پورتفولیو و گفتن صبح بخیر به توییتر کریپتو است. |
DYOR (Do Your Own Research) | دی وای اوآر | تحقیق خودت را انجام بده | تأکید بر اهمیت تحقیق شخصی قبل از هر سرمایه گذاری و عدم اعتماد کورکورانه به دیگران. |
Always remember to DYOR before investing in any cryptocurrency. همیشه به یاد داشته باشید که قبل از سرمایه گذاری در هر ارز دیجیتالی، تحقیقات خود را انجام دهید. |
NFA (Not Financial Advice) | ان اف اِی | توصیه مالی نیست | سلب مسئولیتی که نشان می دهد محتوای ارائه شده نباید به عنوان مشاوره مالی تلقی شود. |
This is for educational purposes only, and definitely NFA. این فقط برای اهداف آموزشی است و قطعاً توصیه مالی نیست. |
Paper Hands | پیپر هندز | دست های کاغذی | کسی که به سرعت دارایی های خود را در مواجهه با نوسانات کوچک یا کاهش قیمت می فروشد. |
Don’t be a paper hands; trust your research and HODL. دست های کاغذی نباشید؛ به تحقیق خود اعتماد کنید و هودل کنید. |
Diamond Hands | دایموند هندز | دست های الماس | کسی که با وجود نوسانات شدید یا کاهش قیمت، دارایی های خود را با قدرت نگه می دارد. |
She showed true diamond hands by holding through the bear market. او با هودل کردن در طول بازار نزولی، دست های الماس واقعی را نشان داد. |
Apeing In | ایپینگ این | شتاب زده سرمایه گذاری کردن | سرمایه گذاری سریع و بدون تحقیق کافی در یک ارز دیجیتال، معمولاً به دلیل فومو (FOMO). |
He decided to ape in on the new meme coin without fully understanding the risks. او تصمیم گرفت بدون درک کامل خطرات، روی میم کوین جدید شتاب زده سرمایه گذاری کند. |
Flippening | فلیپنینگ | فلیپنینگ | سناریویی که در آن اتریوم از نظر ارزش بازار، بیت کوین را پشت سر بگذارد. |
The crypto community has been debating the possibility of a flippening for years. جامعه کریپتو سال هاست که درباره امکان یک فلیپنینگ بحث می کند. |
Moonboy / Moonbag | مون بوی / مون بگ | مون بوی / کیف ماه | مون بوی به کسی گفته می شود که به شدت به رشد یک ارز دیجیتال اعتقاد دارد و مون بگ به مقدار کمی از یک ارز دیجیتال که برای رشد عظیم نگه داشته شده. |
He’s a true moonboy for that project, always expecting it to reach new highs. او یک مون بوی واقعی برای آن پروژه است و همیشه انتظار دارد به اوج های جدید برسد. |
Noob | نوب | تازه کار / مبتدی | اصطلاحی عامیانه برای فردی که تازه وارد دنیای کریپتو شده و تجربه کمی دارد. |
As a noob in crypto, it’s important to learn from experienced traders. به عنوان یک تازه کار در کریپتو، مهم است که از تریدرهای باتجربه یاد بگیرید. |
Degeneracy | دیجنرسی | افراط گرایی/قماربازی | اشاره به رفتارهای پرخطر و غیرمنطقی در سرمایه گذاری و معاملات کریپتو. |
The high APRs in some DeFi protocols can encourage financial degeneracy. نرخ های سود بالا در برخی پروتکل های دیفای می تواند به افراط گرایی مالی دامن بزند. |
Ser | سِر | آقا/جناب (نوع کریپتویی) | شکل کوتاه و عامیانه Sir که در توییتر کریپتو و دیگر جوامع آنلاین استفاده می شود. |
Ser, did you buy the dip? he asked on Twitter. او در توییتر پرسید: جناب، آیا در ریزش خرید کردی؟ |
Rug Pull | راگ پول | کلاهبرداری فرار | نوعی کلاهبرداری در کریپتو که توسعه دهندگان یک پروژه سرمایه گذاران را فریب می دهند و با پول آن ها فرار می کنند. |
Many new investors lost money in a recent rug pull on a decentralized exchange. بسیاری از سرمایه گذاران جدید در یک کلاهبرداری فرار اخیر در یک صرافی غیرمتمرکز پول خود را از دست دادند. |
تسلط بر اصطلاحات انگلیسی ارز دیجیتال نه تنها دانش شما را در این حوزه افزایش می دهد، بلکه شما را قادر می سازد تا به منابع جهانی دسترسی پیدا کرده و در جوامع بین المللی کریپتو مشارکت فعال داشته باشید.
امنیت، حریم خصوصی و مفاهیم نوین DeFi / NFT / Web3
همگام با توسعه فناوری بلاکچین، مفاهیم جدیدی در حوزه های امنیت، حریم خصوصی، مالی غیرمتمرکز (DeFi)، توکن های غیرمثلی (NFT) و نسل بعدی اینترنت (Web3) ظهور کرده اند. درک این اصطلاحات برای حفظ امنیت دارایی ها و همچنین آگاهی از آخرین نوآوری ها ضروری است.
اصطلاح انگلیسی | تلفظ تقریبی | معنی فارسی | تعریف مختصر | مثال انگلیسی با ترجمه فارسی |
---|---|---|---|---|
2FA (Two-Factor Authentication) | تو فکتور آتنتیکیشن | احراز هویت دو مرحله ای | روش امنیتی که برای ورود به حساب کاربری، علاوه بر رمز عبور، به تأیید دومی (مثلاً کد پیامک) نیاز دارد. |
Always enable 2FA on your exchange accounts for enhanced security. همیشه احراز هویت دو مرحله ای را در حساب های صرافی خود برای افزایش امنیت فعال کنید. |
Seed Phrase / Recovery Phrase | سید فریز / ریکاوری فریز | عبارت بازیابی/کلمات بذر | مجموعه ای از کلمات (معمولاً 12 یا 24 کلمه) که برای بازیابی دسترسی به کیف پول ارز دیجیتال شما استفاده می شود. |
Keep your seed phrase in a safe, offline location and never share it. عبارت بازیابی خود را در مکانی امن و آفلاین نگهداری کنید و هرگز آن را به اشتراک نگذارید. |
Multi-Signature (Multi-Sig) | مالتی سیگنچر | امضای چندگانه | نوعی کیف پول که برای تأیید تراکنش ها به چندین امضا (چندین کلید خصوصی) نیاز دارد. |
A corporate crypto fund might use a multi-signature wallet for added security. یک صندوق رمزنگاری شرکتی ممکن است برای امنیت بیشتر از یک کیف پول امضای چندگانه استفاده کند. |
Custodial Wallet | کاستودیال والت | کیف پول امانی | کیف پولی که در آن کنترل کلیدهای خصوصی شما در دست یک نهاد ثالث (مانند صرافی) است. |
Using a custodial wallet means you trust the platform to secure your funds. استفاده از یک کیف پول امانی به این معنی است که شما به پلتفرم برای ایمن نگه داشتن وجوه خود اعتماد می کنید. |
Non-Custodial Wallet | نان کاستودیال والت | کیف پول غیرامانی | کیف پولی که در آن کنترل کامل کلیدهای خصوصی و دارایی هایتان در اختیار خود شماست. |
For maximum security, many users prefer a non-custodial wallet. برای حداکثر امنیت، بسیاری از کاربران یک کیف پول غیرامانی را ترجیح می دهند. |
Phishing | فیشینگ | فیشینگ | تلاشی برای سرقت اطلاعات حساس (مانند کلید خصوصی) از طریق وب سایت ها یا ایمیل های جعلی. |
Always check the URL carefully to avoid phishing scams. همیشه آدرس اینترنتی را با دقت بررسی کنید تا از کلاهبرداری های فیشینگ جلوگیری کنید. |
Malware | مال وِر | بدافزار | نرم افزارهای مخرب طراحی شده برای آسیب رساندن به رایانه یا سرقت اطلاعات. |
Install antivirus software to protect against malware. برای محافظت در برابر بدافزار، نرم افزار آنتی ویروس نصب کنید. |
Encryption | انکریپشن | رمزنگاری | فرایند تبدیل اطلاعات به کدی غیرقابل خواندن برای جلوگیری از دسترسی غیرمجاز. |
Blockchain technology relies heavily on advanced encryption for security. فناوری بلاکچین به شدت به رمزنگاری پیشرفته برای امنیت متکی است. |
Decryption | دیکریپشن | رمزگشایی | فرایند تبدیل داده های رمزنگاری شده به فرم قابل خواندن. |
Only the owner with the private key can perform decryption. فقط مالک با کلید خصوصی می تواند رمزگشایی را انجام دهد. |
KYC (Know Your Customer) | کی وای سی (نو یور کاستمر) | شناسایی مشتری | فرایندی که صرافی ها و پلتفرم ها برای تأیید هویت مشتریان خود انجام می دهند. |
Most centralized exchanges require KYC verification for trading. اکثر صرافی های متمرکز برای معاملات به تأیید شناسایی مشتری نیاز دارند. |
AML (Anti-Money Laundering) | ای ام ال (انتی مانی لاندرینگ) | مبارزه با پولشویی | مقررات و فرایندهایی که برای جلوگیری از استفاده غیرقانونی از سیستم مالی (از جمله ارزهای دیجیتال) به کار می روند. |
Financial institutions adhere to strict AML policies. مؤسسات مالی به سیاست های سختگیرانه مبارزه با پولشویی پایبند هستند. |
Privacy Coins | پرایوسی کوینز | کوین های حریم خصوصی | ارزهای دیجیتالی که تراکنش های آن ها را محرمانه نگه می دارند و ردیابی آن ها دشوار است (مانند Monero). |
Privacy coins are designed to offer enhanced anonymity for transactions. کوین های حریم خصوصی برای ارائه ناشناس ماندن بیشتر در تراکنش ها طراحی شده اند. |
NFT (Non-Fungible Token) | ان اف تی (نان فانجیبل توکن) | توکن غیرقابل تعویض | توکنی منحصر به فرد روی بلاکچین که نشان دهنده مالکیت یک آیتم دیجیتال یا فیزیکی است. |
Digital art and collectibles are often sold as NFTs. هنر دیجیتال و کلکسیونی اغلب به عنوان توکن های غیرقابل تعویض فروخته می شوند. |
DeFi (Decentralized Finance) | دی فای (دی سنترالایزد فایننس) | امور مالی غیرمتمرکز | اکوسیستمی از برنامه های مالی که روی بلاکچین اجرا می شوند و نیازی به واسطه های سنتی ندارند. |
DeFi aims to recreate traditional financial services in a decentralized manner. امور مالی غیرمتمرکز قصد دارد خدمات مالی سنتی را به صورت غیرمتمرکز بازآفرینی کند. |
Yield Farming | ییلد فارمینگ | کسب سود از نقدینگی | استفاده از پروتکل های DeFi برای کسب بیشترین سود از دارایی های ارز دیجیتال. |
Many users participate in yield farming to earn passive income. بسیاری از کاربران برای کسب درآمد غیرفعال در کسب سود از نقدینگی شرکت می کنند. |
Staking | استیکینگ | استیکینگ / سهام گذاری | قفل کردن دارایی های ارز دیجیتال در یک شبکه برای پشتیبانی از عملیات آن و کسب پاداش. |
Staking is a popular way to earn passive income with Proof of Stake coins. استیکینگ یک روش محبوب برای کسب درآمد غیرفعال با کوین های اثبات سهام است. |
Liquidity Pool | لیکوییدیتی پول | استخر نقدینگی | مجموعه ای از توکن ها که توسط کاربران قفل شده اند تا نقدینگی لازم برای مبادلات در DEXها را فراهم کنند. |
Providing assets to a liquidity pool can earn you trading fees. ارائه دارایی به یک استخر نقدینگی می تواند برای شما کارمزد معاملات به ارمغان بیاورد. |
Wrapped Tokens | رَپد توکنز | توکن های بسته بندی شده | توکن هایی که ارزش خود را از یک ارز دیجیتال دیگر می گیرند و برای استفاده در بلاکچین های مختلف بسته بندی شده اند. |
Wrapped tokens like WBTC allow Bitcoin to be used on the Ethereum blockchain. توکن های بسته بندی شده مانند WBTC به بیت کوین اجازه می دهند در بلاکچین اتریوم استفاده شود. |
Synthetic Assets | سینتتیک استس | دارایی های مصنوعی | توکن هایی که ارزش یک دارایی دنیای واقعی (مانند طلا یا سهام) را شبیه سازی می کنند. |
Synthetic assets enable exposure to traditional markets within DeFi. دارایی های مصنوعی امکان دسترسی به بازارهای سنتی را در دیفای فراهم می کنند. |
Flash Loan | فلش لون | وام لحظه ای | یک وام بدون وثیقه که در یک تراکنش واحد و بدون ریسک برای وام دهنده، بازپرداخت می شود. |
Flash loans are primarily used by developers and advanced traders for arbitrage opportunities. وام های لحظه ای عمدتاً توسط توسعه دهندگان و تریدرهای پیشرفته برای فرصت های آربیتراژ استفاده می شوند. |
Metaverse | متاورس | متاورس | یک دنیای مجازی سه بعدی و فراگیر که کاربران می توانند در آن با یکدیگر و با اشیاء دیجیتال تعامل داشته باشند. |
Many companies are investing in the development of the metaverse. بسیاری از شرکت ها در توسعه متاورس سرمایه گذاری می کنند. |
Web3 | وب تری | وب 3 | نسل سوم اینترنت که بر اساس بلاکچین، غیرمتمرکزسازی و مالکیت داده توسط کاربران بنا شده است. |
Web3 aims to give users more control over their data and online experiences. وب 3 قصد دارد کنترل بیشتری بر داده ها و تجربیات آنلاین کاربران بدهد. |
GameFi | گیم فای | گیم فای | ترکیبی از بازی و امور مالی غیرمتمرکز (DeFi) که به بازیکنان امکان کسب درآمد از بازی را می دهد. |
The popularity of GameFi has led to new economic models in gaming. محبوبیت گیم فای منجر به مدل های اقتصادی جدید در بازی شده است. |
SocialFi | سوشال فای | سوشال فای | ترکیبی از شبکه های اجتماعی و امور مالی غیرمتمرکز (DeFi)، با هدف بازگرداندن مالکیت داده به کاربران. |
SocialFi platforms are exploring new ways for users to monetize their content. پلتفرم های سوشال فای در حال بررسی راه های جدیدی برای کاربران برای کسب درآمد از محتوای خود هستند. |
Soulbound Tokens (SBT) | سول باوند توکنز | توکن های غیرقابل انتقال | توکن های غیرقابل تعویضی که نمی توان آن ها را فروخت یا به کیف پول دیگری منتقل کرد. |
Soulbound Tokens could be used for digital identity or academic credentials. توکن های غیرقابل انتقال می توانند برای هویت دیجیتال یا مدارک تحصیلی استفاده شوند. |
Tokenomics | توکنامیکس | توکنومیکس | علم مطالعه اقتصاد یک توکن، شامل نحوه توزیع، عرضه، تقاضا و ارزش گذاری آن. |
Understanding the project’s tokenomics is crucial before investing. درک توکنومیکس پروژه قبل از سرمایه گذاری حیاتی است. |
Gas Fees (Ethereum) | گس فیز (اتریوم) | کارمزد گس (اتریوم) | هزینه ای که برای انجام تراکنش ها و اجرای قراردادهای هوشمند در شبکه اتریوم پرداخت می شود. |
High network congestion often leads to increased gas fees on Ethereum. شلوغی بالای شبکه اغلب منجر به افزایش کارمزد گس در اتریوم می شود. |
Bridge (Blockchain Bridge) | بریج (بلاکچین بریج) | پل (پل بلاکچین) | پروتکلی که امکان انتقال دارایی ها و داده ها را بین دو بلاکچین مستقل فراهم می کند. |
A blockchain bridge allows you to move your tokens from one chain to another. یک پل بلاکچین به شما امکان می دهد توکن های خود را از یک زنجیره به زنجیره دیگر منتقل کنید. |
دنیای ارزهای دیجیتال، دریایی از فرصت ها و چالش هاست که درک عمیق آن مستلزم آشنایی کامل با زبان تخصصی اش است. همانطور که در این مقاله مشاهده کردید، اصطلاحات انگلیسی نه تنها در مباحث فنی و معاملاتی، بلکه در فرهنگ و گفتمان روزمره این فضا نیز ریشه دوانده اند. از این رو، هر فعال یا علاقه مندی به حوزه کریپتو باید تلاش کند تا تسلط کافی بر این واژگان داشته باشد.
چرا یادگیری این اصطلاحات به زبان انگلیسی از اهمیت بالایی برخوردار است؟
یادگیری و تسلط بر اصطلاحات انگلیسی ارز دیجیتال فراتر از یک علاقه صرف است و مزایای عملی و استراتژیک متعددی دارد:
- دسترسی به اطلاعات دست اول: بیشتر نوآوری ها، اخبار فوری، تحلیل های عمیق و مقالات پیشرفته در حوزه ارز دیجیتال ابتدا به زبان انگلیسی منتشر می شوند. با تسلط بر این اصطلاحات، شما می توانید مستقیماً به این منابع دسترسی پیدا کرده و از قافله تحولات عقب نمانید.
- مشارکت در جامعه جهانی کریپتو: جوامع آنلاین ارز دیجیتال، اعم از فروم ها، شبکه های اجتماعی مانند توییتر و دیسکورد، و پلتفرم های گفت وگو، عمدتاً به زبان انگلیسی فعالیت می کنند. با درک این اصطلاحات، می توانید به راحتی در بحث ها شرکت کرده، سوالات خود را مطرح کنید، اطلاعات کسب کنید و حتی ارتباطات بین المللی مفیدی برقرار نمایید.
- افزایش فرصت های شغلی: صنعت بلاکچین و ارز دیجیتال در حال رشد چشمگیری است و بسیاری از موقعیت های شغلی در این حوزه، از توسعه دهندگان و تحلیل گران گرفته تا مدیران محصول و بازاریابان، نیازمند تسلط به زبان انگلیسی تخصصی هستند. این مهارت می تواند درهای جدیدی را به روی شما بگشاید.
- کاهش ریسک سرمایه گذاری: درک عمیق تر از مفاهیم و هشدارهایی که در منابع انگلیسی زبان منتشر می شوند، به شما کمک می کند تا تصمیمات سرمایه گذاری آگاهانه تری بگیرید. تشخیص پروژه های کلاهبرداری (مانند Rug Pull) یا درک بهتر ریسک های بازار، با تسلط بر زبان مشترک این صنعت آسان تر می شود.
- فهم پلتفرم ها و ابزارها: اکثر صرافی های بزرگ، کیف پول های دیجیتال، پروتکل های DeFi و سایر ابزارهای مرتبط با ارز دیجیتال، رابط کاربری و مستندات خود را به زبان انگلیسی ارائه می دهند. آشنایی با این اصطلاحات، استفاده از این پلتفرم ها را برای شما بسیار ساده تر می کند.
آشنایی با زبان بلاکچین و کریپتو، دروازه ای است به سوی دنیای وسیع تر فرصت ها و دانش، که فراتر از مرزهای جغرافیایی عمل می کند.
جمع بندی
در این مقاله، تلاش کردیم تا یک مرجع جامع و کاربردی از اصطلاحات انگلیسی ارز دیجیتال را ارائه دهیم. از مفاهیم پایه ای و سنگ بنای دنیای کریپتو گرفته تا اصطلاحات رایج در ترید و سرمایه گذاری، واژگان فنی و پیشرفته بلاکچین، و حتی زبان عامیانه و فرهنگی این جامعه، همه و همه با دقت و مثال های عملی بررسی شدند. هدف این بود که خواننده، چه یک تازه وارد باشد و چه یک فعال با تجربه، بتواند درک عمیق و کاربردی از این اصطلاحات پیدا کند.
همانطور که دیدید، تسلط بر این واژگان نه تنها به شما در درک بهتر اخبار و تحلیل ها کمک می کند، بلکه شما را قادر می سازد تا به منابع دست اول جهانی دسترسی پیدا کرده، در جوامع بین المللی کریپتو مشارکت کنید و فرصت های شغلی جدیدی را برای خود فراهم آورید. دنیای ارزهای دیجیتال، دنیایی پویا و در حال تغییر است و به روز ماندن در آن نیازمند یادگیری مداوم است. این مقاله تنها یک نقطه شروع است؛ تشویق می شویم که این لغات را در مکالمات روزمره، مطالعه مقالات و مشارکت در بحث های آنلاین به کار گیرید تا این واژگان به بخشی طبیعی از دایره لغات شما تبدیل شوند. با این دانش، می توانید با اعتماد به نفس بیشتری در مسیر جذاب و پرچالش دنیای بلاکچین و ارزهای دیجیتال قدم بردارید.
آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "اصطلاحات انگلیسی ارز دیجیتال | راهنمای جامع برای تریدرها" هستید؟ با کلیک بر روی ارز دیجیتال، آیا به دنبال موضوعات مشابهی هستید؟ برای کشف محتواهای بیشتر، از منوی جستجو استفاده کنید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "اصطلاحات انگلیسی ارز دیجیتال | راهنمای جامع برای تریدرها"، کلیک کنید.