کافی است دقایقی در راهرو اجرای احکام کیفری توقف کنی تا ناخودآگاه با درد و گرفتاری مراجعان این گوشهی دنیا همزادپنداری کنی،تفاوتی هم نمیکند که آدم بیخیالی باشی یا در دستهی آدمهای همیشه نگران تعریف شوی،حجم درد و رنج این فضا به حدی است که هر انسانی را وادار به همراهی میکند.
در این بین پرتکرارترین تصویری که رویت میشود؛گریههای مادری است که در آن سکوت تلخ فریاد استیصال و بیچارگیاش را میشود در گونههای بارانیاش دید و یا سکوت تلخ جوانهایی که سرشان به سنگ محکمه خورده و محکوم به تحمل شلاق یا…شدهاند.
تصاویری که بدون تردید بخشی از ذهن و فکر هر انسانی را درگیر میکند.
تلاش و دوندگی یکی که معطل موافقت قاضی اجرای احکام است برای بهره از امتیاز پابند و آن یکی پیگیر صدور دستور آزادی مشروط اما
قصهی شازده دامادی که پیش از شب زفاف، دستبند توقیف به حکم مطالبهی مهریه بر دستانش نشسته و از سر بغض و عصبانیت جشن عروسی را به محل نزاع بدل کرده،تلخ ترین قصه ی آن روز بود.
حسب مستندات موجود فردای عقد کنان عروس خانم با مراجعه به اداره اجراییات ثبت،مهریه اش را به اجرا گذاشته و پس از اخذ گواهی مختومه شدن پرونده،دعوی مطالبه مهریه را در دادگاه خانواده *با اعمال حق حبس *مطرح و در نهایت ماده۳قانون اجرای محکومیت های مالی* را اعمال و حکم جلب زوج صادر می شود و شوهر بیچاره به قول و سخن زوجه اعتماد کرده که تمامی این اقدامات شوخی بیش نیست برای چالشی در شب عروسی،چالشی که ترفند عروس خانم بوده!
شب عروسی که مامور جلب دستبند به دست عیش داماد را به عزا بدل می کند.داماد شوکه از دستبند نشسته بر دستانش رو به عروس خانم یادآور چالش و شوخی میشود …
انکار عروس از وجود چنین قراری و اصرار وی به اعزام داماد به بازداشتگاه کافی بوده تا زوج ثانیهای از بند مامور رها شده به تلافی این رفتار ناجوانمردانه، عروس و خانوادهی وی را چاقویی کند…
رنج و دردی که من بابت رفتار این نازنِ بی معرفت تحمل می کنم بابت زندان رفتن و چند میلیارد بدهی نیست!ده سال عشق و عاشقی بین من و او بوده،حرف یک روز و دو روز نیست ما دو تا بچه دبیرستانی بودیم که خاطرخواه هم شدیم،ده سال چشم انتظار نشستیم تا شب عروسی بیاد،ثانیه به ثانیه این ده سال به خیال ساختن زندگی مشترک پا به پای هم تلاش کردیم!زمانی که به مامور گفت:شما حکم دادگاه و اجرا کن من با هیچ کس شوخی ندارم!تمام دنیا روی سرم آوار شد،لحظه به لحظه ی آن ده سال که از بهترین روزهای زندگی ام بود جلوی چشمام سوخت
شازده داماد با جهانی بغض حرف می زد و اشک می ریخت!که یکباره چشم دریده با صورتی برافروخته ، به سمت در ورودی مجتمع فریادی سر داد که؛مگه نگفتم دوست ندارم شما برام کاری کنید،اگه واقعا دوستم دارید بگذارید به حال خودم باشم!
پدرش بود،مردی متمول که مهریه تازه عروس و وجه المصالحه ی تعیینی از سوی شاکیان پرونده ی شازده داماد برای اعلام رضایت،برایش رقمی نبود،اما پسر حاضر به پذیرش نبود و می گفت:اینطوری تمام بازی و به خودش و خانواده اش می بازم،من میرم زندان ولی یک ریال به اینها نمیدم…
شازده داماد که به اتفاق مامور بدرقه عازم زندان شدند،پدرش شروع کرد به نقل ماوقع که؛خانم دختر دبیرستانی از همان آغازین روزهای آشنایی با پدرام با هماهنگی پدر و مادرش برای پسرم کیسه دوخته بودند و ده سال طوری نقش یک عاشق دلباخته را بازی کرد که همه ی فامیل باورشون شده بود ، مال و ثروت من براشون هیچ ارزشی نداره…پدرام راست میگه؛آخرین پازل بازی، دادن پول برای گرفتن رضایت و مختومه کردن پرونده است اما پسرم دلش نمی خواد بازی اینطوری تمام بشه و بهشون ببازه اما من! پدر هستم ونمی تونم…
می فهمید چی میگم آقای وکیل!!این جمله را گفت و از در مجتمع خارج شد
نکات حقوقی
برای مطالبه مهریه بنا به بخشنامه ی قوه قضاییه لازم است:ابتدا با مراجعه به دفتر ثبت ازدواج تقاضای صدور اجراییه کرد و سپس در دایره اجراییات اداره ثبت پرونده ی مطالبه مهریه مطرح شود چنانچه از این طریق مهریه زوجه پرداخت نشود یا بخشی از مهریه باقی بماند،زوجه می بایست تقاضای مختومه شدن پرونده در این مرجع را اعلام و سپس در دادگاه اقدام به طرح دعوی مطالبه مهریه کند.
ماده۱۰۸۵ قانون مدنی:زن می تواند تا وب سازان شمال به او تسلیم نشده،از ایفای وظایفی که در مقابل شوهر دارد امتناع کند،مشروط به اینکه وب سازان شمال حال(عندالمطالبه)باشد و این امتناع مسقط(مانع پرداخت نفقه) نخواهد شد:منظور از این ماده قانونی که تحت عنوان حق حبس شناخته می شود آن است که زن می تواند تا زمانی که مهریه اش را دریافت نکرده از رابطه زناشویی با شوهر امتناع کند نکته ی قابل توجه آن است که چنانچه بین زن و شوهر ولو یک نوبت رابطه زناشویی برقرار شده باشد این حق زایل می شود/نکته ی دوم اینکه چون شرط پرداخت نفقه به زن تمکین از شوهر است و با اعمال حق حبس زن می تواند تمکین نکند این امر مانع مطالبه نفقه توسط زوجه نیست.
ماده۳قانون اجرای محکومیت های مالی راجع به حکم جلب کسانی است که پس از محکومیت مالی قادر به پرداخت دین یا اجرای حکم مالی نبوده اند و در نهایت منجر به جلب و بازداشت محکوم علیه می شود مگر اینگه ظرف یکماه پس از ابلاغ اجراییه حکم اعسار محکوم علیه صادر شود یا پس از اعزام محکوم علیه به زندان درخواست اعسار وی پذیرفته شود.
(بدون تردید سپردن چنین اموری به وکلا،سبب تسهیل امور و اطمینان خاطر از روند پرونده خواهد بود)
وکیل دادگستری-شیراز
آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "داماد عصبانی از فاش شدن دروغ عروس در چالش بودن حکم جلب،عروس و خانواده اش را چاقویی کرد" هستید؟ با کلیک بر روی عمومی، ممکن است در این موضوع، مطالب مرتبط دیگری هم وجود داشته باشد. برای کشف آن ها، به دنبال دسته بندی های مرتبط بگردید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "داماد عصبانی از فاش شدن دروغ عروس در چالش بودن حکم جلب،عروس و خانواده اش را چاقویی کرد"، کلیک کنید.